کاربران گرامی به وبلاگ زبان یار برهان خوش آمدید

English Tests

Here you will find tests on all topics of our grammar section that are explained in more detail.

English Test: Tenses
Present Progressive: Level 1Level 2Level 3
Simple Present: Level 1Level 2Level 3
Simple Past: Level 1Level 2Level 3
Present Perfect: Level 1Level 2Level 3
Past Progressive: Level 1Level 2Level 3
Present Perfect Progressive: Level 2Level 3
Past Perfect: Level 2Level 3
Future I Simple will: Level 1Level 2Level 3
Future I Simple going to: Level 1Level 2Level 3
English-Test: Tenses Mix
Simple Present, Present Progressive, Present Perfect, Simple Past, If-Satz Type I
All Present, Past and Future Tenses
Tenses Active and Passive
Simple Past, Past Progressive, Past Perfect
Simple Present, Present Perfect, Simple Past, Past Perfect
Other English Tests
Mixed English Test 1: Level 2, Level 3, Level 4
Relative-Clauses: Level 1Level 2Level 3Level 4
Infinitive / Gerund: Level 1Level 2Level 3Level 4
If Clauses: Level 1Level 2Level 3Level 4


موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:, | 15:36 | نویسنده : مجید برهانی |

English Grammar Reference and Exercises



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:, | 15:25 | نویسنده : مجید برهانی |

Unit 13  You can't miss it.

 

preposition of place

حروف اضافه

on به معنی در

on the corner of  یعنی در گوشه

across from یعنی در روبروی

next to یعنی در کنار

between یعنی مابین

کاربرد در جملات انگلیسی

برای مثال

there is a restaurant on bahman street

وجود دارد یک رستوران در خیابان بهمن

it's on the corner of bahman and beheshti

آن هست درنبش (خیابان) بهمن و بهشتی

it's across from the park

آن هست روبروی پارک

it's next to the bank

آن هست کنار(بغل) بانک

the library is on the bahman street,

between first and second avenues

کتابخانه هست در خیابان بهمن

مابین خیابان اول و دوم 

giving directions

دادن آدرس در انگلیسی

 

در این قسمت از کلمه پرسشی how استفاده می کنیم وبا همان ساختار

فعل اصلی+ فاعل+ فعل کمکیdo or does +کلمه پرسشی

how do I get to public library?

من چطور بروم به کتابخانه عمومی؟

و هنگام جواب دادن از

walk up یا go up هر دو به معنی برو بالا

walk down یاgo down هر دو به معنی برو پایین

استفاده می کنیم

برای مثال

how do I get to public library?

من چطور بروم به کتابخانه عمومی؟

walk up fifth avenue to 49th street

برو بالا از پنجمین خیابان تا چهل نهمین خیابان

turn left at 49th street

در چهل نهمین خیابان بپیچید سمت چپ

it'son the right

آن هست سمت راست

how do I get to a musem?

چطور من می توانم به موزه بروم؟

go down fourth avenue to fifth street

برو پایین از چهلمین خیابان تا پنجمین خیابان

turn right at fifth street

بپچید سمت راست در چهلمین خیابان

it's on the left

آن هست سمت چپ

بعضی از لغات کار بردی برای این درس

squareیعنی میدان

highway یعنی بزرگ راه

alley کوچه

blind alley کوچه بن بست

center مرکز

bridge پل

superhighway اتوبان

avenue خیابان اصلی

street خیابان

go straight مستقیم بروید

the right hand or right side  دست راست

the left hand or left side  دست چپ

turn to the right   سمت راست بروید

turn to the left سمت چپ بروید

give way راه دادن



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : یک شنبه 30 تير 1392برچسب:, | 22:47 | نویسنده : مجید برهانی |

Unit 12  What's the matter?

 

have + noun ; feel + adjective

تعریف  اسم   (noun) : کلمه ای است که برای نامیدن اشخاص یا اشیاء و غیره بکار می رود

have +اسم

برای مثال

I have a book

من یک کتاب دارم

I have a headache

من سر درد دارم

I have the flu

من انفلوانزا دارم

تعریف صفت

یعنی ویژگی که به چیزی نسبت داده می شود

feel + صفت

برای مثال

I feel better

من احساس خوبی دارم

I feel sick

من احساس مریضی می کنم 

adjective

 

+

fine (well)

خوب

happy

شادی

good (better)

خوب

great

خوب

terrific

فوق العاده

 

-

sick

مریض

sad

ناراحت

bad

بد

awful

بد

terible

بد جوری

conversation

 how do you feel today?

حالت امروز چطوریه؟

I feel fine

احساس خوبی دارم

what about you?

شما چطور؟

I miss iran

من ایران را ترک کردم

I feel  a little homesick

من یکم احساس دلتنگی می کنم

I think I can help you

فکر می کنم می توانم به شما کمک کنم

lets have lunch at that new iranian restaurant

با هم نهار را در رستوران جدید ایرانی بخوریم

that's great idea

فکر خوبی هست

I feel better already

من احساس خوبی پیدا کردم

what' wrong?

مشکل چیه؟

do you have a cold?

آیا شما سرما خورده اید؟

no, I do'nt

نخیر

yes , I have an earache

بله گوشم درد می کند

that's too bad

آن بد هست

I'm sorry to hear that

از شنیدن آن ناراحت شدم

I hope you feel better soon

امیدوارم زود خوب بشوید

I'm exhausted

من خیلی خستم

why are you so tired?

شما چرا خسته هستید؟

I just can't sleep at night

من فقط نی توانم شب بخوابم

I am going to give you some pills

من تعدادی قرص خواهم داد به شما

take one pill every night after dinner

هر شب یک قرص بعد از شام بخورید

don't drink coffee, tea

چای و قهوه نخورید

don't work too hard

 کار سخت زیاد انجام ندهید



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : یک شنبه 30 تير 1392برچسب:, | 22:47 | نویسنده : مجید برهانی |

Unit 11  What are you going to do?

 

the future with be going to

این الگو زمانی بکار می رود که فاعل قصد انجام فعل را در زمان آینده دارد

و در مواردی که وقوع فعل صد در صد است

  • فرمول
  • قید زمان + فعل اصلی +going to + فعل کمکیbe + فاعل)    

 

 

I am going to read tomorrow.

من فردا می خوانم

she is going to study next session

او جلسه آینده مطالعه خواهد کرد

mehdi and vahid are going to go to party tonight

مهدی و وحید امشب به میهمانی می روند

my brother is going to have party next month

برادرم ماه آینده میهمانی دارد

 

طرز ساختن فرم سوالی بلی- خیر وپرسش با کلمات پرسشی

        جمله خبری  mehdi is going to read a book tonight

مهدی شب کتاب خواهد خواند

        پرسشی  is mehdi going to read a book tonight?

آیا مهدی امشب کتاب خواهد خواند 

پرسش با کلمه پرسشی    what is mehdi going to read tonight?

مهدی چه چیز خواهد خواند امشب

در پاسخهای کوتاه به سوالاتی که بصورت بلی- خیر می باشند کافی است فقط مشتق be را ذکر کنیم وذکر فعل اصلی صحیح نیست

مثال:

are you going to buy a book next week?

آیا هفته آینده تو کتاب خواهی خرید؟

yes, I am

بله

در منفی از not  استفاده می کنیم

no , I'm not

نخیر

در زبان انگلیسی برای گفتن روزهای تقویم

first - second -third -4th or fourth - 5th  or fifth - 6th or sixth- ,.........

تا سومین روز از      first - second -third

وبعد از آن به آخر عداد th اضافه میکنند

برای دیدن ماه های سال آمریکا پایین را کلیک کنید

اینجا را کلیک کنید

conversation

مکالمه

are you going to do anything exciting this week?

آیا این هفته تو کار جالبی داری که انجام دهی؟

well , I'm going to celebrate my birthday

خوب من روز تولدم را جشن خواهم گرفت

when is your birthday?

تولد شما چه موقع هست؟

it's July eighth - monday

هشتم جولای در روز چهارشنبه

what are you plans?

چه برنامه ای داری؟

my friend mehdi is going to take me to a restaurant

دوستم مهدی من را به رستوران خواهد برد

is he going to order cake?

آیا او کیک سفارش داده است؟

yeah,  and the waiters are probably going to sing happy birthday

بله و احتمالاً پیشخدمتهاخواهند خواند( تولدت مبارک)

its so embarrassing

من که خجالت می کشم

 

where are you going to go for the holiday?

تعطیلات را کجا خواهید رفت؟

we are going to go to mashhad

ما به مشهد خواهیم رفت

where is she going to go?

او به کجا خواهد رفت؟

she is going to go to tehran

او به تهران خواهد رفت

how are you going to get there?

چطوری به آنجا خواهید رفت؟

we're going to drive

ما با رانندگی خواهیم رفت (یعنی با ماشین خودمان خواهیم رفت)

who is going to be there?

چه کسی آنجا خواهد بود؟

my brother is going to be there?

برادرم آنجا خواهد بود

what are you going to do?

آنجا چیکار خواهی کرد؟

I'm going to go to place of pilgrimage

من به زیارت گاه خواهم رفت

when are you going to go?

کی خواهید رفت؟

I'm going to go tomorrow night

من فردا شب خواهم رفت



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : یک شنبه 30 تير 1392برچسب:, | 22:46 | نویسنده : مجید برهانی |

Unit 10  I can't ice-skate very well

 

 

  • در ورزشهایی که در آنها از توپ استفاده می شود  از play
  • در ورزشهایی که آخرشing استفاده می شود ازgo استفاده می کنیم
  • و در ورزشهایی مانند کاراته و یا وشو و............ از do استفاده می کنیم

simple present wh- questions

هنگام استفاده از کلمه های پرسشیwhat , where و.......... جواب باید کامل داده شود

در بعضی جا ها do هم فعل کمکی است هم فعل اصلی

( بقیه جمله+ فعل اصلی+ فاعل + فعل کمکی + کلمه پرسشی

what sports do you play?

تو چه ورزشهایی انجام می دهی

I play football and I go swimming

من فوتبال بازی می کنم و شنا می روم

what به معنی چه یا چه چیزی

where به معنی کجا

who به معنیچه کسی

whom به معنای چه کسی را

whose به معنی مال چه کسی

when به معنای کی  یا چه موقع

why به معنیچرا

نکته: در زبان انگلیسی محاوره ای و غیر رسمی بخصوص در بین آمریکایی ها کلمه who گاهی به جای whom نیز به کار می رود ولی در نوشته های رسمی باید هر کدام در جایگاه خود بکار برده شود

 can for ability

can - بمعنای قادر بودن است یعنی فاعل توانایی انجام کار را دارد

گاهی نیز به معنای آن است که فاعل اجازه ای انجام کاری را دارد

نکته هنگام سوالی کردن وجواب دادن و منفی کردن فعل اصلی نیز بصورت ساده در سوم شخص بکار می رود 

ودر شکل منفی بصورت can't

can not=can't

I can't write poetry

من نمی توانم شعر بنویسم

ودر هنگام سوالی کردن به اول جمله می آید و جمله سوالی می شود

I can write poetryجمله خبری

من می توانم شعر بنویسم

 جمله پرسشی can I write poetry?  

آیا من می توانم شعر بنویسم

 


conversation

مکالمه

what do you do in your free time?

تو چیکار می کنی در وقت بیکاری؟

I love sports

من عاشق ورش هستم

what sports do like?

چه ورزشهایی را دوست داری؟

basketball, skating, football

بسکتبال و اسکیت و فوتبال

what sport do you play?

چه ورزشی را انجام می دهی؟

I play football

من فوتبال بازی می کنم

who do you play football with?

با چه کسانی فوتبال بازی می کنید؟

with some friends from the park

با تعدادی از دوستانم در پارک

when does your team practic?

کی تیم شما تمرین می کند؟

we practice on friday

ما تمرین می کنیم روز جمعه

what time do you practice on friday?

چه ساعتی روز جمعه شما تمرین می کنید

we start at nine o'clock in the morning

ما در ساعت نه صبح شروع می کنیم

what sport does you brother play?

چه ورزشی را برادر شما انجام می دهد؟

he plays basketball

او بسکتبال بازی می کند

he goes swimming too

او همچنین به شنا می رود

what do your parents think of sports?

نظر خانواده شما در مورد ورزش چه هست؟

they think it's good for us

آنها فکر می کنند که خوب هست برای ما

can for ability

 there is talent show on the sunday

وجود دارد یک  استعداد یابی در یک شنبه

what can I do?

من چه چیز می توانم انجام دهم؟

you can sing very well

شما می توانید بخوبی آواز بخواید

oh! thanks

اوه متشکرم

but you can too

همچنین شما هم می توانید

no, I can't sing at all

نه من نمی توانم به هیچ وجه

but I can play the piano

ولی می توانم پیانو بزنم

mehdi can fix cars

مهدی می تواند اتومبیل ها را تعمیر کند

can mehdi fix cars?

آیا مهدی می تواند اتومبیل ها را تعمیر کند

yes, he can fix cars

بله او می تواند اتومبیل ها را تعمیر کند

she can swim very well.

او می تواند خیلی خوب شنا کند

she can't cook very well.

او نمی تواند خوب غذا بپزد



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : یک شنبه 30 تير 1392برچسب:, | 22:45 | نویسنده : مجید برهانی |

Unit 9  Broccoli is good for you

 

some and any

 

نکته: کلمه some برای تعداد نامشخصی از اسمهای قابل شمارش مانند کتاب و مداد و ..... و برای مقادیر نا مشخصی اسم غیر قابل شمارش بکار می رود

درجملات منفی به جای some از کلمه any استفاده می شود

some وany هر دو در جمله پرسشی به کار می روند

some  به معنای تعدادی و any به معنای هیچ می باشد

for example:

I have some books.

من تعدادی کتاب دارم

I have some money.

من مقداری پول دارم

 تذكر1 : در جمـــلات منفي مي توانيم تركيب not any را حذف كرده و بجاي آنــــها كلمـه ي no را قـرار دهيم . no نيز همــانند some و any هم قبل از اسمهاي قابــــل شمارش جمـع و هم قبــــل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار مي رود

تذكر2 : no در جملات مثبت بكار مي رود ولي به جمله مفهوم منفي مي بخشد .

for example:

There are not any pens on the table.

وجود ندارند خودکارهای روی میز

There are no pens on the table.

 وجود ندارند خودکارهای روی میز

I did not drink any milk.

من شیری ننوشیدم

I drank no milk.

من شیری ننوشیدم

پرسش

do you need some pencils?

آیا شما تعدادی مداد نیاز دارید

do you need any pencils?

آیا شما تعدادی مداد نیاز دارید

جمله مثبت

I need some pencils

من تعدادی مداد نیاز دارم

جمله منفی

I don't need any pencils

من به مدادها نیازی ندارم

 


adverbs of frequency

قیدهای تکرار

always  همیشه

usually  معمولاً

often    اغلب

sometimes  بعضی وقتها

seldom   بندرت

nevre     هرگز

 

قیدهای تکرار یک کلمه ای در جملات پرسشی نیز قبل از فعل اصلی می آیند. در مورد جملاتی که در آنها مشتقات be آمده است نیز هنگام سوالی کردن تنها کافی است فعل را به اول جمله بیاوریم وبقیه جمله را همانطور که هست ذکر کنیم

کلمه ever به معنای هیچوقت فقط در جملات پرسشی می آید ودر جملات خبری مثبت نمی آید محل آن هم مثل قیود تکراریک کلمه بعد از فعل کمکی و قبل از فعل اصلی است

ever یک قید عمومی است

مثال:

سوالی کردن با فعل  to be یعنی (am /is are)

mehdi is always tired  جمله خبری

مهدی همیشه خسته است

      جمله پرسشی is mehdi always tired?

آیا همیشه مهدی خسته است

در جملاتی که فعل کمکی وجود نداشته باشد از فعل کمکی do یا does استفاده می کنیم 

مثال:

mehdi always studiesin the morning  جمله خبری

مهدی هر صبح مطالعه می کند

does mehdi always study in the morning?

آیا مهدی هر روز صبح مطالعه می کند

توضح: همیشه بعد از استفاده از فعل کمکیdoes  فعل اصلی بصورت شکل ساده بکار می رود

 

 


conversation

مکالمه

what do you need?

تو چه نیاز داریی؟

I need some bread and some fish

من مقداری نان و ماهی نیاز دارم

do we need any meat?

آیا ما مقداری گوشت نیاز داریم؟

we need some meat

ما مقداری نیاز داریم

we don't need any meat

ما نیازی به گوشت نداریم

do we need any soda?

آیا ما نیاز به سودا داریم؟

yes, lets get some soda

بله برویم با هم مقداری سودا بخریم

no, we don't need any

نه ما نیازی نداریم

we need some potatoes

ما مقداری گوجه نیاز داریم

do we need any potatoes?

آیا مقداری گوجه نیاز داریم؟

mehdi needs some new shirts

مهدی تعدادی پیراهن جدید نیاز دارد

does mehdi need some new shirts?

آیا مهدی تعدادی پراهن جدید نیاز دارد؟

mehdi doesn't need any new shirt

مهدی نیازی به پراهن جدید ندارد

mehdi and ali need some apples

مهدی وعلی تعدادی سیب نیاز دارند

they don't need any apples

آنها نیازی به سیب ندارند

do you have any stamps?

آیا تو تعدادی تمبر دارید؟

yes, I do

بله

yes, I have some

بله من تعدادی دارم

no , I don't

نه

no, I don't have any

نه من ندارم

mehdi has some flowers

مهدی تعدادی گل دارد

does mehdi have some flowers?

آیا مهدی تعدادی گل دارد؟

do you ever have cheese for breakfast?

آیا همیشه برای صبحانه پنیر می خورید؟

yes, I always do

بله همیشه

sometimes I do

بله معمولاً

I always do

بله معمولاً

no I never do

نه هرگز

do you ever eat breakfast?

آیا شما همیشه صبحانه می خورید؟

I always eat brakfast

من همیشه صبحانه می خورم

I usually eat breakfast

من معمولاً صبحانه می خورم

I sometimes eat break fast

من معمولاً صبحانه می خورم

I seldom eat breakfast

من بندرت صبحانه می خورم

I never eat brakfast

من هرگز صبحانه نمی خورم

does she ever eat fish for breakfast?

yes, she usually does

بله معمولاً

sometimes she does

بعضی وقتها

she sometime does

بله بعضی وقتها

she always eats fish for breakfast

 او همیشه برای صبحانه ماهی می خورد

she usually eats fish for breakfast

او معمولاً برای صبحانه ماهی می خورد

she sometimes eats fish for breakfast

او بعضی وقتها برای صبحانه ماهی می خورد

she seldom eats fish for breakfast

او بندرت برای صبحانه ماهی می خورد

she never eats fish for breakfast

او هرگز برای صبحانه ماهی نمی خورد 



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : یک شنبه 30 تير 1392برچسب:, | 22:44 | نویسنده : مجید برهانی |

Unit 8  What do you do?

 

simple present wh- questions with do

هنگام استفاده از کلمه های پرسشیwhat , where و.......... جواب باید کامل داده شود

در بعضی جا ها do هم فعل کمکی است هم فعل اصلی

( بقیه جمله+ فعل اصلی+ فاعل + فعل کمکی + کلمه پرسشی

مثال:

what do you do?

شما چیکار می کنید؟

توضیح در بالا what کلمه پرسشیdo فعل کمکی you ضمیر فاعلی do فعل اصلی می باشد

کلمات پرسشی

what به معنی چه یا چه چیزی

where به معنی کجا

who به معنیچه کسی

whom به معنای چه کسی را

whose به معنی مال چه کسی

when به معنای کی  یا چه موقع

why به معنیچرا

نکته: در زبان انگلیسی محاوره ای و غیر رسمی بخصوص در بین آمریکایی ها کلمه who گاهی به جای whom نیز به کار می رود ولی در نوشته های رسمی باید هر کدام در جایگاه خود بکار برده شود

 


adjectives before nouns

 be+ adgective

a police officer's job is streesful

کار پلیس استرس زا هست

adjective + noun

a police has streesful job

پلیس کار استرس زایی دارد

adjective یعنی صفت و noun اسم می باشدوbe هم فعل کمکی(am/ is/ are)

که استفاده صفت را بعد ازفعل کمکی و بعد از اسم را به ما نشان می دهد

conversation

where do you work?

شما کجا کار می کنید

I work in the company

من در شرکت کار می کنم

what do you do?

چکار می کنید؟

I'm engineer

من مهندس هستم

do you have a job?

آیا شما کار دارید

yes, I do

بله

where do you work?

شما کجا کار می کنید؟

I work in a hotel

من در هتل کار می کنم

what do you do?

چکار می کنید

I'm cashier

من صندوق دار هستم

does your brother have  a job?

آیا برادر شما کار دارد؟

yes, he does

بله

where does he work?

او کجا کار می کند؟

He works in the office

او کار می کند در اداره

what does he do there?

او چکار می کند در آنجا؟

He is a manager

او مدیر است

what time do you start work?

چه زمانی کار شما شروع می شود؟

I start work at six in the morning

من شروع میکنم در ساعت شش صبح

when do you finish work?

کی کار تو تمام می شود؟

I finish work at two P.M

کارم در ساعت دو بعد از ظهر تمام می شود

do you have take a break in the afternoon?

آیا شما وقت استراحتی در بعد از ظهر دارید؟

yes, I do

بله

I take lunch break at one P.M

من وقت استراحتی برای نهار دارم در ساعت یک بعد از ظهر

do you like your job?

آیا شما کارتان را دوست دارید

yes , I do

بله

I like it a lot 

من آن را خیلی دوست دارم

what's your brother name?

نام برادر شما چیست؟

his name is MAJID

نام او مجید است

what does Majid do?

مجید چیکار می کند؟

he is a judge

مجید قاضی هست

how does he like it?

چطور دوست دارد کارش را؟

he loves it

او عاشق اون هست

where does he live?

او کجا زندگی می کند

he lives in  the tabriz

او در تبریز زندگی می کند

does MAJID live alone?

آیا مجید تنها زندگی می کند؟

yes, he does

بله

he lives alone

او تنها زندگی می کند

what time does he start work?

ساعت چند کار او شروع می شود

he starts work at seven o' clock in the morning

او کارش در ساعت هفت صبح شروع می شود

when does he finish work?

کی کار او تمام می شود؟

he finishes work at 3 P.M

او تمام می کند در ساعت سه بعد از ظهر

does he watch T.V?

آیا او تلوزیون تماشا می کند

no, he doesn't

نه

do you study english?

آیا شما انگلیسی می خونید؟

yes , I do

بله

I study english every day

من هر روز انگلیسی مطالعه می کنم



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : یک شنبه 30 تير 1392برچسب:, | 22:42 | نویسنده : مجید برهانی |

Unit 7  Does it have a view?

 

simple present short answer; how many

پاسخ کوتاه در زمان حال ساده

طرز سوالی کردن زمان حال ساده:

برای سوالی کردن جملات حال ساده ای که در آنها فعل اصلی بکار رفته از افعال کمکی do یا does استفاده می کنیم به این صورت که do و does را در اول جمله آورده. سپس فاعل و پس از آن فعل اصلی را می آوریم

تذکر: باید دقت شود تا در سوم شخص مفرد هنگام سوالی کردن جمله حرف s سوم شخص را از آخر فعل حذف کنیم

for example:

mehdi works in the morning.جمله خبری

مهدی  صبح کار می کند

does mehdi work in the morning?جمله پرسشی

آیا مهدی صبح کار می کند

در مواردی که می خواهیم به پرسشهایی که در زمان حال ساده هستند پاسخ کوتاه بدهیم. حتماً باید از فعل کمکی استفاده کنیم

for example:

do you like coffee?

آیا شما قهوه دوست دارید؟

yes' I likeغلط است

بله من دوست دارم

yes, I do صحیح است

بله من دوست دارم

نکته: در زبان انگلیسی معمول در آمریکا فرم سوالی has به معنی داشتن به صورت does have می باشد یعنی مانند فعل اصلی با آن برخورد می شود

 

for example:

mehdi has a book

does mehdi have a book?

has mehdi a book?

هر دو فرم بالا صحیح است

 

گاهی اوقات فعل do در یک جمله هم فعل کمکی است هم فعل اصلی

for example:

do you do your homeworks carefully?

آیا تو تکالیفت را با دقت انجام می دهید


اسامی قابل شمارش وغیر شمارش:

اسمهایی مانند مداد و کتاب و میز وصندلی و سیب و ........... قابل شمارش

اسمهایی مانند جوهر و آب و هوا و قهوه و و.................. غیر قابل شمارش هستند

ما عموماً نمی توانیم عددی را در مقابل اسامی غیر قابل شمارش بیاوریم. به علاوه این اسامی دارای شکل جمع نیستند

نکته: در موارد خاصی اسامی غیر قابل شمارش همانند اسامی قابل شمارش به کار می روند و بالعکس

for example:

two coffee please

لطفاً دو تا قهوه

که در اینجا منظوراین فرد دو فنجان قهوه است

اسامی مانند cup (فنجان) و slice (تکه) piece (قطعه) اغلب با اسمهای غیر قابل شمارش می آیند مانند یک فنجان قهوه و یک تکه نان و یک قطعه کاغذ

for example:

some chairs

تعدادی صندلی

some furniture

تعدادی اسباب

some tomatoes

مقداری گوجه

some tomate soup

مقداری آش گوجه

some bananas

مقداری موز

some bread

مقداری نان

some orange juice

مقداری آب پرتقال

نکته: کلمه some برای تعداد نامشخصی از اسمهای قابل شمارش مانند کتاب و مداد و ..... و برای مقادیر نا مشخصی اسم غیر قابل شمارش بکار می رود

درجملات منفی به جای some از کلمه any استفاده می شود

some وany هر دو در جمله پرسشی به کار می روند

some  به معنای تعدادی و any به معنای هیچ می باشد

 


there are

وجود دارند

there is

وجود دارد

for example:

there is a lamp in the living room

وجود دارد یک لامپ در اتاق نشیمن

there is no stove in the kitchen

وجود ندارد اجاق گاز در آشپزخانه

there isn't a stove in the kitchen

وجود ندارد اجاق گاز در آشپز خانه

there are some chairs in the kitchen

وجود دارند چند تا صندلی در آشپز خانه

there are no chairs in the living room

وجود ندارند صندلی ها در آشپزخانه

 there aren't any chairs in the living room

هیچ صندلی در آشپزخانه وجود ندارد

many همراه شکل جمع اسمهای قابل شمارش به کار می رود

How many به معنی چند تا

for example:

How many books

چند تا کتاب

How many eggs

چند تا تخم مرغ

How many lamps

چند تا لامپ

How many shirts

چند تا پیراهن

پرسشی

How many rooms does the apartment have? 

آپارتمان چند تا اتاق دارد؟

it has four rooms

آن چها تا اتاق دارد

How many chairs does the room have?

اتاق چند تا صندلی دارد

it has six chairs

آن شش تا صندلی دارد

How may brothers do you have?

چند تا برادر داری؟

I have two brothers

من دو تا برادر دارم

 


conversation

Guess what!

حدس بزن

I have a new apartment

من یک آپارتمان تازه دارم

what's it like?

آن چطوریه؟

it's really beautiful

آن واقعاً زیباست

do you live in an apartment?

آیا شما در آپارتمان زندگی می کنید

yes, I do

بله

no I don't

نخیر

does the apartment have view?

آیا آپارتمان شما منظره دارد؟

yes, it does

بله دارد

no it doesn't

نه ندارد

do you live alone?

آیا شما تنها زندگی می کنید؟

yes, I do

بله

does your brother live alone?

آیا برادر شما تنها زندگی می کند؟

yes, he does

بله

does mehdi's home have yard?

آیا خانه مهدی حیاط دارد؟

yes, it does

بله

no it doesn't

نخیر

it's great apartment

آپارتمان زیبایی هست

but I really need some furniture.

اما من نیاز دارم مقداری وسایل

what do you need?

شما چه چیز نیز دارید؟

I don't have a table in the kitchen

 من در آشپز خانه صندلی ندارم

there isn't table in the kitchen

وجود ندارد صندلی در آشپزخانه

I don't have refrigerator

من یخچال ندارم

there isn't refrigerator

وجود ندار یخچال

I have some curtains on the windows

من تعدادی پرده روی پنجره دارم

there are some curtains on the windows

وجود دارند پرده ها روی پنجره ها

there aren't any curtains on the windows

وجود ندارند هیچ پرده های روی پنجره ها

 



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : یک شنبه 30 تير 1392برچسب:, | 22:41 | نویسنده : مجید برهانی |

Unit 6  My sister works downtown.

 

 

در زمان حال ساده بعد از فاعل یا ضمایر فاعلی فعل را بصورت ساده می آوریم

 

mehdi plays football

مهدی فوتبال بازی می کند

he plays football.

اوفوتبال بازی می کند

و برای سوالی کردن  ازdo یا does استفاده می کنیم

مثال :

does mehdi play football?

آیا مهدی فوتبال بازی می کند؟

does he play football?

آیا او فوتبال بازی می کند؟

توضیح در سوم شخص مفرد یا غایب ازdoes و در بقیه از do استفاده می کنیم 

ضمناً در سوم شخص مفرد از s یا es در آخر فعل استفاده می کنیم ولی هنگامی که جمله را سوالی می کنیم از does استفاده می کنیم s یا es از فعل حذف می شود

 

for example:

I work near here

من نزدیک اینجا کار می کنم

you work near here

شما نزدیک اینجا کار می کنید

she works near hear

او(مونث )در نزدیک اینجا کار می کند

he works near here

او (مذکر )در اینجا کار می کند

we work near here

ما نزدیک اینجا کار می کنیم

they work near hear

آنها نزدیک اینجا کار می کنند

سوالی کردن

do they work near here?

آیا آنها اینجا کار می کنند؟

does he work near here?

آیا او مذکر اینجا کار مکند؟

does mehdi work near here?

آیا مهدی نزدیک اینجا کار می کند؟

منفی کردن

در منفی کردن ازdon't یا ازdoesn't استفاده می کنیم

do not=don't

does not= doesn't

 

for example:

they don't work near here

آنها نزدیک اینجا کار نمی کنند

he doesn't work near here

او نزدیک اینجا کار نمی کند

mehdi doesn't work near here

مهدی نزدیک اینجا کار نمی کند

 

جمله درست کردن با افعال بی قاعده

I have

من دارم

you have

او دارد

she/ he/ it/ has

او یا آن دارد

we have

ما داریم

they have

آنها دارند

I have a book

من کتاب دارم

you have a book

شما کتاب دارید

she has  a book

او مونث کتاب دارد

we have  books

ما کتاب داریم

they have books

آنها کتاب دارند

I go to school

من می روم مدسه

you go to school

شما مدرسه می روید

he goes to school

او مذکر می رود مدرسه

mina goes to school

مینا می رود به مدرسه

my brother goes to school

برادر من می رود مدرسه

they go to school

آنها به مدرسه می روند

I do homework every day

من تکالیفم را هر روز انجام می دهم

you do your homework every day

شما تکالیفتان را هر روز انجام می دهید

she does home work every day

او مونث هرروز تکالیف انجام می دهد

they do their homework every day

آنها هر روز تکالیفشان را انجام می دهند

my sisters do  their homework every day

خواهرهای من هر روز تکالیفشان را انجام می دهند

 


برای گفتن زمان

time expressions

early         زود

late           دیر

every  day       هر روز

on saturday       درشنبه

on sunday        در یک شنبه

on monday     در دوشنبه

on tuesday     در سه شنبه

on wednesday   در چهار شنبه

on thursday      در پنج شنبه

on friday    در جمعه

on weekdays  در روزهای هفته

on weekends در روز های آخر هفته

 در زبان انگلیسی شنبه ویک شنبه weekends

و از دوشنبه تا جمعه weekdays

در بالا on به معنی در است

 in the morning در صبح

in the afternoon در بعد از ظهر

in the evening در عصر 

در بالا in به معنی در است

at nine o'clock  در ساعت نه

at noon  درساعت دوازده ظهر

at night  در شب

at midnight   در ساعت دوازده شب

در بالا at به معنی در است

 


conversation

مکالمه

do you get up early on weekends?

آیا شما روزهای آخر هفته زود از خواب بیدار می شوید؟

No I get up late

نه من دیر بیدار می شوم

what time do you get up?

ساعت چند بیدار می شوید؟

at noon

دردوازده ظهر

does she get up late?

آیا او( مونث) دیر بیدار می شود؟

what time does she get up?

او ساعت چند بیدار می شود؟

he gets up at six A.m

او در ساعت شش صبح بیدار می شود

what time does she have breakfast?

او در ساعت چند صبحانه می خورد؟

at seven o'clock

در ساعت هفت

How do you go to school?

شما چطور به مدرسه می روید؟

I take the taxi to school

من با تاکسی به مدرسه می روم

How does she go to work?

او چطور به مدرسه می رود

she walks to school

او پیاده به مدرسه می رود

what time do you go home?

شما ساعت چند به خانه می روید؟

I go home at one P.M

من ساعت یک بعد از ظهر به خانه می روم

when do you have english class?

کی شما کلاس زبان دارید؟

I have class on wedesday

من چهار شنبه کلاس زبان دارم

do you see your friends in the evening?

آیا شما عصر دوستان خودتان را می بینید؟

yes' I see them in the evening

بله من عصر آنها را می بینم

do you call your brothers?

آیا شما با برادران  خودتون تماس می گیرید؟

yes' I usually call them

بله من معمولاً با آنها تماس می گیرم

does your brother have computer at home?

آیا برادر شما در خانه کامپیوتر دارد؟

yes' he has computer at home

بله او در خانه کامپیوتر دارد

does he go on the internet at home?

آیا او در خانه می تواند برود به اینترنت؟

yes' he goes on the internet at home

بله او می رود به اینتر نت در خانه

what time does he go to bed?

چه زمانی او می رود که بخوابد؟

he goes to bed at two A.M

او ساعت دو بامداد می رود که بخوابد



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : یک شنبه 30 تير 1392برچسب:, | 22:39 | نویسنده : مجید برهانی |

Unit 5  What are you doing?

 

 

http://amozeshzaban2010.blogfa.com/cat-4.aspx

ترجمه آهنگ های خارجی با لینک دانلود آهنگ

 


برای ساختن سوال با کلمه پرسشی در زمان حال استمراری یکی از

کلمات پرسشی را در ابتداای جمله می آوریم پس از آن مشتق

(Be(am/is/are  و سپس فاعل یا ضمایر فاعلی و بعد 

فعل اصلی را می آوریم وکلمه مورد پرسش را از جمله حذف می کنیم 

 

For example:

mehdi is studing grammar.

مهدی گرامر می خواند

is mehdi studing grammar?

آیا مهدی گرامر می خواند؟

what is mehdi studing?

چه چیز مهدی می خواند؟

 


what are you doing?

چه کار می کنید؟

I'm  going to work.

من می روم سر کار

what's mehdi doing?

مهدی چه کار می کند؟

he is working.

 او کار می کند

mary is drinking tea

مری چای می نوشد

is mary drinking tea?

آیا مری چای می نوشد؟

what's mary drinking?

مری جه چیز می نوشد؟

cat is drinking milk.

گربه شیر می خورد

is cat drinking milk?

آیا گربه شیر می خورد

what's cat drinking?

گربه چه می نوشد؟

who is mehdi telephoneing?

مهدی به چه کسی تلفن می کند

mehdi is telephoning Mr. hamid

مهدی به حمید تلفن می کند

where is mehdi working?

مهدی کجا کار می کند؟

mehdi is working in the company

مهدی در شرکت کار می کند

who is mehdi helping?

مهدی به چه کسی کمک می کند

mehi is helping mary

مهدی به مری کمک می کند

where is hamid studying?

حمید کجا مطالعه می کند؟

Hamid is studying in the library.

حمید در کتاب خانه مطالعه می کند

what are mehdi and mary doing?

مهدی و مری چه کار می کنند؟

they are haveing lunch.

آنها نهار می خورند

who are eating lunch?

چه کسانی نهار می خورند؟

mehdi and mary are eating lunch.

 

 

 

 


what time is it?

 

 

what time is it?

 

It's forty five after twelve P.M  OR 

چهل و پنج دقیقه گذشته از دوازده

It's twelve- forty five P.M

دوازده چهل وپنج دقیقه

 در زبان انگلیسی بعد از 12 شب ازA.M وبعداز 12 ظهر از P.M استفاده می کنند

خود 12 شب را بعنوان Mid night

و12 بعد از ظهر را بعنوان Noon

چرا از A.M یا از P.M استفاده می کنند؟

فرض کنید ساعت یک است

it's one o'clock A.M

یعنی ساعت یک شب است

it's one o'clock P.M

یعنی ساعت یک بعد از ظهر میباشد

For example:

It's five o'clock in the morning

it's five o'clock A.M

ساعت 5 صبح است

It's seven o'clock in the morning.

it's seven o'clock A.M

ساعت 7 صبح است

It's twelve o'clock

it's noon.

ساعت 12 ظهر است

it's four o'clock in the afternoon.

it's four P.M

ساعت 4 بعد از ظهر است

It's seven in the evening

it's seven P.M

ساعت 7 عصر است

it's twelve o'clock at night.

it's midnight

ساعت 12 شب است

it's one -thirty P.M

It's half after one p.m

it's half past one p.m

it's thirty after or past one p.m

ساعت یک نیم بعد از ظهر است

it's one -oh- five p.m

it's five( minutes) after  one p.m

پنج دقیقه گذشته از یک

it's one- fifteen.

it's aquarter after one

یک ربع از یک گذشته

it's one- forty.

it's twelve to two

بیست دقیقه مونده به دو

 



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : یک شنبه 30 تير 1392برچسب:, | 22:36 | نویسنده : مجید برهانی |

Unit 4  I'm not wearing boots!

 

چنانکه در درس یک گفتیم صفت ملکی کلمه ای است که قبل از اسم

می آید ومالکیت را بیان می کند

 

1 – هر صيغه صفت ملكي خودش را دارد. اين صفات براي صيغه هاي مختلف به شرح زير هستند:

صيغه هاي مفرد
I -> my (مال من )
You -> your (مال شما)
He -> his (مال او)

She -> her (مال او)


صيغه هاي جمع
We -> our (مال ما)
You -> your (مال شما)
They -> their (مال آنها)  

 

For example:

 

my books   کتابهای من

your books کتابهای شما

his books (کتابهای او( مذکر

her books( کتابهای او( مونث

our books کتابهای ما

your books کتابهای شما

their books کتابهای آنها

 

where is my car?

ماشین من کجاست؟

the book is in my hand.

کتاب در دست من است

her book is interesting.

کتاب ایشان (مونث )جالبه

his car is new.

ماشین ایشان( مذکر) نو است

 

نکته هنگام استفاده از اسمها از s مالکیت استفاده می کنیم

 

For example:

 

Mehdi's hands

دستهای مهدی

Liz's car

ماشین لیزا

Mohsen's books

کتابهای محسن

 is this Mehdi's cat?

آیا این گربه مهدی هست؟

دوستان گلم همیشه با ساختن جمله های ساده مهارت خود رابالا ببرید 

 Colors

 

what are your favorite colors?

رنگ های مورد علاقه شما چیست؟

My favorite colors are blue and pink.

رنگ های مورد علاقه من آبی وصورتی هستند

 

در جمله بالا what به معنی چه یا چه چیز می باشد وکلمه پرسشی می باشد

و are به معنی هستند وفعل کمکی ودر ایجا بعنوان فعل اصلی بکار رفته است

 your وmy صفات ملکی می باشند 

what is her favorite color?

رنگ مورد علاقه او (مونث) چیست؟

her favorite color is red.

رنگ مورد علاقه او مونث قرمز هست

 

در جمله بالا what کلمه پرسشی می باشد is فعل کمکی( در اینجا فعل اصلی)

وher صفت ملکی برای مونث می باشد

what's your father favorite color?

رنگ مورد علا قه پدر شما چیست؟

his favorite color is green. 

رنگ مورد علاقه ایشان سبز است

در جمله بالا

 what's =what is

your و his صفات ملکی می باشد

 


زمان حال استمراری : 1-برای بیان اعمالی که هم اکنون در حال انجام می باشد

I am watering the flowers now.

من اکنون گلها رو آب می دهم

some one is coming.

یک نفر داره میاد

 

 

2-برای بیان تکرار های غیر عمدی( تکرار های عمدی  مربوط  به زمان حال  ساده اند)

I am always losing my pencil.

من همیشه مدادم رو گم می کنم

 

3- برای بیان آینده نزدیک از حال استمراری وحال ساده استفاده می کنیم

I am going to Tabriz tomorrow.

من فردا تبریز میرم

زمان حال استمراری :   

فرمول :

اسم مصدر(فعل+am/is/are+(ing/+ فاعل یا( ضمایر فاعلی)

طرز منفی وسوال کردن زمان حال استمراری :

برای منفی کردن این زمان کافی است کلمه not  را به مشتقات(Be( am/is/are

اضافه نماییم.

وبرای سوالی کردن آن کافی است جای مشتقات(Be( am/is/are  را با فاعل عوض کنیم

 

For example:

سوالی کردن

you are watching a movie now.

شما حالا فیلم تماشا می کنید

are you watching a movie now?

آیا شما فیلم تماشا می کند حالا؟

 

منفی کردن

I am watching a movie now

حالا من فیلم تماشا می کنم

I amnot watching a movie now

من حالا فیلم تماشا نمی کنم

 

 


I am = I'm

You are = you're

He is = he's

She is = she's

It is = it's 

We are = we're 

You are = you're

They are = they're

 


I am not = I'm not

you are not = your're not = you are n't

he is not = he's not = he is n't

she is not = she's not = she is n't

we are not = we're not = we are n't



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : یک شنبه 30 تير 1392برچسب:, | 22:34 | نویسنده : مجید برهانی |

Unit 3  Where are you from?

 

همانطور که در درس ۲ گفتم

سوالی کردن با فعل کمی (to be(am/ is/ are 

برای سوالی کردن جملاتی که در آنها فعل  کمکیto be بکار رفته است کافی است این فعل راپیش از فاعل ذکر کنیم. به عبارت دیگر جای فعل را با فاعل عوض نماییم بدیهی است که در پایان جمله علامت سوال می گذاریم

مثال برای درس ۳

For example:

 

you are from Dezful.

شما اهل دزفول هستید

are you from Dezful?

آیا شما اهل دزفول هستید؟

yes, I  am  from Dezful.

بله من اهل دزفول هستم

no , I am not from Dezful. 

نه من اهل دزفول نیستم

 

در جمله بالا فعل کمکیare بعنوان فعل اصلی و you بعنوان ضمیر فاعلی استفاده شده . هنگام جواب دادن باید از ضمیر فاعلی مناسب استفاده کنیم چون  ازدوم شخص مفرد استفاده شده واز طرف مقابل باید ازI استفاده کنه برای جواب دادن

 

she is from tehran.

او اهل تهرانه

is she from tehran?

آیا او اهل تهرانه؟

yes , she is from tehran.

بله اون اها تهرانه

no, she is not from tehran.

نه او اهل تهران نیست

درجمله بالا is بعنوان فعل اصلی و she ضمیر سو م شخص مفرد برای مونث استفاده شده

 

Mehdi is from Tabriz.

مهدی اهل تبریز است

is mehdi from Tabriz?

آیا مهدی اهل تبریز است؟

Yes, he is from Tabriz.

 بله مهدی اهل تبریز است

No, he is not from Tabriz.

نه مهدی اهل تبریز نیست

در جمله بالا مهدی سوم شخص مفرد است و is بهنوان فعل اصلی بکار رفته ودر جواب از ضمیر  فاعلی مناسبhe مذکر استفاده شده

 

 they are from iran.

آنها اهل ایران هستند

are they from iran?

آیا آنها اهل ایران هستند؟

Yes, they are from iran.

بله آنها اهل ایران هستند

No, they are not from iran

نه آنها اهل ایران نیستند

 

در جمله بالا they به معنی آنها ضمیر فاعلی می باشد.  are بعنوان فعل اصلی جمله بکار رفته

Mehdi and mohsen are from Tabriz.

مهدی و محسن اهل تبریز هستند

are they from Tabriz?

آیا آنها اهل تبریز هستند؟

یا

are mehdi and mohsen from Tabriz?

آیا مهدی و محسن اهل تبریز هستند؟  

 

we are from Japan.

ما اهل ژاپن هستیم

are we from Japan?

آیا ما اهل ژاپن هستیم؟

Yes, we are from Japan.

بله ما اهل ژاپن هستیم

 

در جمله بالا we به معنی ما و ضمیر فاعلی و are بعنوان فعل اصلی جمله بکار رفته است

 

دوستان گل خودم انگلیسی رو نمی توانید در عرض مدت کم یاد بگیرید

چون تکرار وتمرین است که مهارت های شمارو بالا می بره من به تمام

دوستان قول می دم اگه با گرامر ومکالمه های که به عزیزان تو این وب

آموزش میدم رو دنبال کنند در عرض یک سال می تونند خوب مکالمه

کنند

 


فرمول سوالی کردن با کلمه های پرسشی

سوالی فرمول

    where + to be,( is , are) +ضمیر فاعلی (you , she/he/they)+from?

جواب

   ضمیرفاعلی   + to be   +  مکان و کشور و شهر

 

Where are you from?           

اهل کجا هستی؟

I'm from Iran.                                        

من اهل ایران هستم

I'm Iranian.

من ایرانی هستم

Where is she from?

او(مونث) اهل کجاست؟

She's from Seoul.

اواهل سئول هست

Where is he from?

او(مذکر )اهل کجاست

He's from Italy

اواهل ایتالیا هست

Where is your father from?

پدر شما اهل کجاست؟

He is from Pusan.

او اهل پوسان هست

Where is your mother from?

مادرت اهل کجاست؟

She's from Brazil.

او اهل برزیل هست



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : یک شنبه 30 تير 1392برچسب:, | 22:33 | نویسنده : مجید برهانی |

Unit 2  What's this?

 

در زبان انگلیسی (vowel) یعنی حروف صدا دار (a,e,i ,o,u) وبقیه حروف (consonant) یعنی حروف بی صدا که بقیه حروف انگلیسی را در بر می گیرد

An + vowel sound

A + consonant sound

 

For example:

 

This is a book.

This is an English book.

This is a notebook.

This is an eraser.

توضیح . همانطور که می بینید به اولین حرف اشیا نگاه می کنیم و قبل از آن از اگر vowel  بود از an و در غیر این صورت از a  استفاده می کنیم.

 


this/It ,these/ they

همیشه درمفرد از

this/It

ودر جمع از

these/ they

 

For example:

 

this is a car.

این ماشینه

it's a car.

این ماشینه

 

در جمع

 

these are cars.

اینها ماشینه

they are cars.

اینها ماشینه

در جمع از are و در مفرد از is استفاده میشود.

It's = It is

they'er = they are

 


کلمه پرسشی what که به معنی (چه) یا (چه چیزی) بوده وبرای پرسش در مورد اشیاء به کار می رود.اگر همراه یک اسم باشد به معنی کدام می باشد.مانند

what car

کدام ماشین

در مفرد از

what's = what is

For example:

what's this?=what is this?

این چیست؟ یا این چیه؟

it's an english book.

این یک کتاب انگلیسی هست.

what's this?

این چیست؟

this is a car

این یک ماشین هست

در جمع از

what're=what are

For example:

what are these?

 what are they?

اینها چیست؟ یا اینها چیه؟

these are books or they're books

اینها کتاب هستند

فرمول در مفرد  

             ? this+ فعل کمکی(is)  + کلمه پرسشی

what + is + this?

فرمول در جمع

?these or they+ فعل کمکی(are)+کلمه پرسشی

what+ are+these or they?

 


سوالی کردن با فعل کمی (to be(am/ is/ are

 

برای سوالی کردن جملاتی که در آنها فعل  کمکیto be بکار رفته است کافی است این فعل راپیش از فاعل ذکر کنیم. به عبارت دیگر جای فعل را با فاعل عوض نماییم بدیهی است که در پایان جمله علامت سوال می گذاریم

 

For example:

 

 The book is yellow.

کتاب زرد است

Is the book yellow?

آیا کتاب زرد است؟

در اینجا is بعنوان فعل جمله و the book بعنوان فاعل جمله

The table is new.

میز تازه است

Is the table new?

آیا میز تازه است؟

نکته: هنگامی که اینگونه پرسشها رو بکار می بریم,  شنونده مجبور است پاسخ بلی یا خیر بدهد.

 

For example:

 Is the pen new?

آیا خودکار تاره است؟

Yes, it is

بله هست

No, its not

نه نیست

Is this your wallet?

آیا این کیف شماست؟

Yes, it is

بله هست

No, its not

نه نیست

تعریف  اسم   (noun) : کلمه ای است که برای نامیدن اشخاص یا اشیاء و غیره بکار می رود در جملات بالاthe book, the table, the pen, و اسم انسانها و اشیاء و حیوانات وغیره.....................

 


کلمه پرسشی where  به معنی کجا می باشد و برای پرسش در مورد مکان به کار

می رود.

هنگام سوای کردن با افعال (to be ( am/ is are

بصورت زیر بکار می رود 

در مفرد where is

در جمع where are

 

For example:

 

where is my pen?

مداد من کجاست؟

where is your book?

کتاب شما کجاست؟

where are my keys?

کلیدهای من کجاست؟

where are your earrings?

گوشواره های شما کجاست؟

در این نوع پرسش ها باید جواب کامل بدهیم واز(prepositions) که حرف اضافه می باشند استفاده می کنیم

داخل in

روی on

در جلو  in front of 

در کنار next to

behind  در عقب

در زیر under

 

For example:

 

where is my unbrella?

چتر من کجاست؟

it's on the table.

آن روی میز است

where are my books?

کتاب های من کجاست؟

they are in your briefcase.

آنها داخل کیف شماست

where is your cell phone?

it's next to television.

آن کنار تلوزیون است

where are your shoes?

کفش های شما کجاست؟

they are in front of my car.

آنها جلو ماشینم هستند

where is my pen?

مداد من کجاست؟

it's under the table.

آن زیر میز هست

where are her boots?

چکمه های او(مونث) کجاست؟ 

they are in behind yard.

آنها پشت حیاط هستند

دوستانmy, your, her در جلات بالا صفات ملکی هستند که که درس یک با آنها

آشنا شدیم



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : یک شنبه 30 تير 1392برچسب:, | 22:29 | نویسنده : مجید برهانی |

New interchange: English for international communication

By Jack C. Richards

 

Unit 1  It's nice to meet you.

 

 

 

تعریف فاعل در انگلیسی

 یعنی کسی که می خواهد کاری را انجام دهد.


تعریف فعل

یعنی عملی که انجام می شود.


 

تعریف صفت

یعنی ویژگی که به چیزی نسبت داده می شود.


دستور زبان يا گرامر اين درس درباره «صفت ملكي» مي باشد. «صفت ملكي» كلمه اي است كه قبل از اسم مي آيد و مالكيت را بيان مي كند

 

 

صفات ملکی 
 
در ترجمه  " کتاب ِ‌من "  من اسمی است که  در مورد کتاب  توضیح می دهد . در واقع " من " صفت است که از آن به عنوان صفت ملکی یاد می کنیم . به عبارات زیر توجه کنید :
 
کتاب  ِ‌ من                                  کتاب  ِ‌ ما
کتاب  ِ‌  تو                                  کتاب  ِ‌ شما
کتاب  ِ‌  او                                   کتاب  ِ‌ آنها

 
ترجمه  این صفات ملکی به شرح زیر است :

My                            our
Your                         Your
Her / his / its              their
مثال :
My book                   our book
Your book                 your book

  نكته ها :


1 – هر صيغه صفت ملكي خودش را دارد. اين صفات براي صيغه هاي مختلف به شرح زير هستند:

صيغه هاي مفرد
I -> my (مال من )
You -> your (مال شما)
He -> his (مال او)

She -> her (مال او)


صيغه هاي جمع
We -> our (مال ما)
You -> your (مال شما)
They -> their (مال آنها)  

 

 اين صفات ملكي قبل از اسم مي آيند و مالكيت آن شيء را بر انسان بيان مي كنند. مانند:

My car اتومبيل من
Her watch ساعت او
Our teacher  معلم ما

Their house خانه آنها  

 

تعریف ضمایر فاعلی: ضمایر فاعلی به جای اسم می نشیند واز تکرار مکرر آن جلوگیری می کنند

1-ضمایر فاعلی :        I ,you, he/she /it ,we ,you ,they

 

 

جمع

مفرد

 

we I

اول شخص

you you

دوم شخص

they

he, she, it

سوم شخص

 

   
1- همه ضماير شخصي (فاعلي، مفعولي و...) به استثناء it در مورد انسان به کار گرفته مي‌شوند. (they هم مي‌تواند به انسان و هم به اشياء اشاره کند.)

2- ضمير I هميشه بصورت بزرگ نوشته مي‌شود، حتي اگر در وسط يک جمله بکار گرفته شود:

  • Am I right?

 

 

 


۲- فعل کمکی (to be(am, is ,are

در زبان انگلیسی فعل کمکی (to be(am, is ,are در زمان حال ساده (was, were ) در گذشته و(been) در اسم مفعول  استفاده می شود اینها فعل های کمکی هستند وگاهی هم بعنوان فعل اصلی استفاده می شوند .

فرم مخفف(Contraction)

 

I am = I'm

You are = you're

He is = he's

She is = she's

It is = it's 

We are = we're 

You are = you're

They are = they're

 John is busy  =  john's busy

توضیح: فرم مخفف بیشتر در محاوره ونوشته های غیر رسمی استفاده می شود و فرم کامل در نوشته های رسمی

 


در زبان انگلیسی قبل از اسم آقایان از .Mrاستفاده می شود وبرای خانم ها یی که ازدواج نکرده انداز Miss وبرای خانم هایی که ازدواج کرده اند . Mrsاستفاده می شود

For example

 

Mr.Hamid

Miss Lisa

Mrs.Morgan



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : یک شنبه 30 تير 1392برچسب:, | 22:28 | نویسنده : مجید برهانی |

فهرست افعال بی قاعده (نامنظم)

در جدول زير مهمترين و رايجترين افعال بی‌قاعده به همراه معنی آنها آورده شده است. بديهی است تعداد افعال ياد شده بيشتر از اين مقدار است، اما چون يادگيری آنها برای زبان‌آموزان چندان الزامی نيست، از ذکر آنها خودداری شده است.

 

مصدر

گذشته ساده

اسم مفعول

معاني اصلی

arise

arose

arisen

برخاستن، بلند شدن، رخ دادن

awake

awoke

awoken

بيدار کردن، بيدار شدن

be

was, were

been

بودن، وجود داشتن

beat

beat

beaten

زدن، شکست دادن

become

became

become

شدن، درخور بودن

begin

began

begun

آغاز کردن، آغاز شدن

bend

bent

bent

خم کردن، خم شدن

bet

bet

bet

شرط بستن

bid

bid

bid

پيشنهاد دادن

bite

bit

bitten

گاز گرفتن

blow

blew

blown

دميدن، وزيدن

break

broke

broken

شکستن، قطع کردن

bring

brought

brought

آوردن، موجب شدن

broadcast

broadcast

broadcast

منتشر کردن، اشاعه دادن

build

built

built

ساختن، بنا کردن

burn

burned/burnt

burned/burnt

سوختن، سوزاندن

buy

bought

bought

خريدن

catch

caught

caught

گرفتن، بدست آوردن

choose

chose

chosen

انتخاب کردن، گزيدن

come

came

come

آمدن، رسيدن

cost

cost

cost

ارزيدن، ارزش داشتن

cut

cut

cut

بريدن، زدن، چيدن

deal dealt dealt معامله کردن، رفتار کردن

dig

dug

dug

کندن، حفر کردن، کاوش کردن

do

did

done

انجام دادن، (عمل) کردن

draw

drew

drawn

کشيدن، ترسيم کردن

dream

dreamed/dreamt

dreamed/dreamt

خواب ديدن، رويا ديدن

drink

drank

drunk

آشاميدن

drive

drove

driven

راندن، بردن

eat

ate

eaten

خوردن

fall

fell

fallen

افتادن، پايين آمدن

feel

felt

felt

احساس کردن، لمس کردن

fight

fought

fought

جنگ کردن، نزاع کردن

find

found

found

پيدا کردن

fly

flew

flown

پرواز کردن

forget

forgot

forgotten

فراموش کردن

forgive

forgave

forgiven

بخشيدن، عفو کردن

freeze

froze

frozen

منجمد شدن، يخ بستن

get

got

gotten

گرفتن، بدست آوردن

give

gave

given

بخشيدن، دادن (به)

go

went

gone

رفتن، رهسپار شدن

grow

grew

grown

رشد کردن، بزرگ شدن، روئيدن

hang

hung

hung

آويختن، آويزان کردن، به دار آويختن

have

had

had

داشتن

hear

heard

heard

شنيدن

hide

hid

hidden

پنهان کردن، پنهان شدن

hit

hit

hit

زدن، خوردن به

hold

held

held

نگهداشتن، گرفتن

hurt

hurt

hurt

آزردن، آسيب زدن (به)

keep

kept

kept

نگاه داشتن، محافظت کردن

know

knew

known

دانستن

lay

laid

laid

گذاشتن، نهادن، نصب کردن

lead

led

led

رهبري کردن، بردن، هدايت کردن

learn

learned/learnt

learned/learn

آموختن، ياد گرفتن

leave

left

left

ترک کردن، واگذاردن

lend

lent

lent

وام دادن، قرض دادن

let

let

let

گذاشتن، اجازه دادن

lie

lay

lain

دراز کشيدن

lose

lost

lost

گم کردن، از دست دادن

make

made

made

درست کردن، ساختن

mean

meant

meant

معني دادن

meet

met

met

ملاقات کردن، مواجه شدن (با)

pay

paid

paid

پرداختن، پول (چيزي را) دادن

put

put

put

گذاشتن

read /ri:d/

read /red/

read /red/

خواندن

ride

rode

ridden

سوار شدن، سواري کردن

ring

rang

rung

زنگ زدن

rise

rose

risen

برخواستن، بالا رفتن، طلوع کردن

run

ran

run

دويدن، روان شدن، گريختن

say

said

said

گفتن

see

saw

seen

ديدن

sell

sold

sold

فروختن، به فروش رفتن

send

sent

sent

فرستادن

shoot

shot

shot تير يا گلوله زدن (به)، تيراندازي کردن

show

showed

showed/shown

نشان دادن

shut

shut

shut

بستن، بسته شدن

sing

sang

sung

(آواز) خواندن

sink

sank

sunk

غرق شدن

sit

sat

sat

نشستن، نشاندن

sleep

slept

slept

خوابيدن

speak

spoke

spoken

صحبت کردن، حرف زدن

spend

spent

spent

خرج کردن

stand

stood

stood

ايستادن، تحمل کردن

swim

swam

swum

شنا کردن

take

took

taken

گرفتن، بردن، خوردن برداشتن

teach

taught

taught

آموختن، ياد دادن

tear

tore

torn

پاره کردن، پاره شدن

tell

told

told

گفتن

think

thought

thought

فکر کردن، گمان کردن

throw

threw

thrown

پرت کردن، انداختن

understand

understood

understood

فهميدن

wake

woke

woken

بيدار کردن، بيدار شدن

wear

wore

worn

پوشيدن، بر تن داشتن

win

won

won

پيروز شدن، بردن

write

wrote

written

نوشتن



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, | 16:7 | نویسنده : مجید برهانی |

ضمایم پرسشی

ضمايم پرسشی پرسشهای کوتاهی هستند که به انتهای يک جمله (در انگليسی محاوره‌ای) افزوده می‌شوند.

به جملات زير دقت کنيد:

  • You are a teacher, aren't you?
      (شما يك معلم هستيد، اينطور نيست؟)

  • Farhad works hard, doesn't he?
     
    (فرهاد سخت کار مي‌کند، اينطور نيست؟)

در مثالهای بالا aren't you و doesn't he ضمايم پرسشی هستند.

 

قواعد ساختن ضمايم پرسشي

1- ضمايم پرسشی از دو کلمه ساخته می‌شوند: يک ضمير فاعلی پس از يک فعل کمکی:

 

جمله اصلی           

+ ضميمه پرسشی

Tom is a student,

 isn't   he?

 

فعل
کمک
ی

  ضمير
 فاعلی


2- فاعل آن با فاعل جمله اصلی مطابقت می‌کند:

  • Jim plays football, doesn't he?

  • The students will be arriving soon, won't they?

 

3- فعل کمکی آن با فعل کمکی جمله اصلی مطابقت می‌کند، با اين تفاوت که:

الف- اگر جمله اصلی مثبت باشد، «ضميمه پرسشی» منفی، و اگر جمله اصلی منفی باشد «ضميمه پرسشی» مثبت خواهد بود.

  • It wasn't an interesting film, was it?

  • They will finish their job, won't they?

  • You wouldn't tell anyone, would you?

ب- اگر هيچ نوع فعل کمکی در جمله اصلی وجود نداشت از does، do و يا did (با توجه به زمان جمله) استفاده می‌کنيم:

  • He plays the piano, doesn't he?

  • You look well today, don't you?

  • You sold your car, didn't you?



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, | 16:6 | نویسنده : مجید برهانی |

قیدها

از قيدها برای اضافه کـردن اطلاعاتی بـه يک عبارت استفاده می‌شود. همچنين قيدها می‌توانند به يک کلمه ديگر از جمله به يک صفت يـا قيد ديگر نيز اطلاعاتی اضـافه کننـد کـه در ايـن صورت معرف (modifier) ناميده می‌شوند.

 

انواع قيد

قيود اقسام مختلفی دارند که در اينجا به پنج نوع متداول آنها اشاره می‌شود:

1- قيد حالت:

well, how, quickly, slowly, hard, fast, angrily, ...

  • The children are playing happily.
    (بچه‌ها دارند با خوشحالی بازی می‌کنند)

     

  • Snails crawl very slowly.
    (حلزونها خیلی به آرامی می‌خزند)

2- قيد مکان:

up, down, there, here, above, below, near, ...

  • How long have you been waiting here?
    (شما چه مدتی اينجا منتظر بوده‌ايد؟)

3- قيد زمان:

today, yet, still, recently, soon, now, then, ...

  • You can stay with us until then.
    (تا آن موقع می‌توانيد با ما بمانيد)

4- قيد مقدار:

very, too, so, quite, much, rather, ...

  • They are not really my parents.
    (آنها واقعاً والدين من نيستند)

5- قيد تکرار:

twice, sometimes, often, always, never, ...

  • Sometimes I write to him.
    (گاهی به او نامه می‌نويسم)

 

جای قيدها

سه جا يا مکان اصلی برای قيدها وجود دارد:

1- در ابتدای عبارت (قبل از فاعل) (ابتدايی)
 

قيد

فاعل

عبارت فعلي

+ ...

Sometimes

she

arrives

late.

2- در ميانه جمله (ميانی):

الف) بعد از اولين فعل معين:
 

فاعل

اولين فعل معين

قيد

بقيه عبارت فعلي

+ ...

She

has

always

arrived

late.


ب) پس از فعل be:
 

فاعل

BE

قيد

+ ...

She

is

always

late.


ج) اگر فعل معينی وجود ندارد، قبل از فعل مسندی (قابل صرف):
 

فاعل

قيد

فعل مسندی

+ ...

She

sometimes

arrives

late.


3- در انتهای عبارت (پايانی):
 

فاعل

عبارت فعلی

+...

قيد

She

arrives

late

sometimes.

 

در جدول زير متداولترين مکان قيدها در جملات نشان داده شده است:

 

نوع قيد

مکان قيد

مثال

حالت

پايانی

He never drives fast.

مکان

پايانی

We can stay there.

زمان

پايانی

I'll see you tomorrow.

مقدار

ميانی

This book is rather boring.

تکرار

ميانی

I have never seen him before.

 


  یک نکته

گاهی اوقات ممکن است بيش از يک نوع قيد در انتهای جمله ظاهر شود. در اين صورت معمولاً ترتيب قرارگيری آنها در جمله بدين صورت خواهد بود:
1- قيد حالت 2- قيد مکان 3- قيد زمان
مثال:

  • You are driving too fast today. (به ترتيب قيود حالت و زمان)

  • Sit quietly here. (به ترتيب قيود حالت و مکان)


ساختار قيد

از لحاظ فرم و ساختار می‌توان قيدها را به سه دسته طبقه بندی کرد:

1- قيدهايی که با اضافه کردن ly به يک صفت ساخته می‌شوند، مانند:

slow slowly
brave
bravely
quick
quickly

2- قيدهايی که همان ساختار صفات را دارا هستند، يعنی هم می‌توانند به صورت قيد به کار روند و هم به صورت صفت. برخی از مهمترين آنها عبارتند از:

just, well, right, far, forward, early, hard, straight, pretty, little, fast, late, left, backward, deep, direct, near, wrong

3- قيودی که اصلاً ارتباطی با صفات ندارند. مانند:

so, now, very, there, here, too, as, quite

 

چند نکته املايی

گفتيم که بسياری از قيدها با اضافه شدن ly به يک صفت ساخته می‌شوند. اما هميشه به اين سادگی نيست:

1- y در انتهای کلمه به i تبديل می‌شود:

gay gaily

2- e در انتهای کلمه همچنان باقی می‌ماند:

strange strangely

ولی چند استثنا وجود دارد:

true truly
due
duly
whole
wholly

3- در صفاتی که به able يا ible ختم می‌شوند، e در انتهای کلمه حذف می‌شود و y جای آن را می‌گيرد:

probable probably
possible
possibly

4- صفاتی که به يک حرف با صدا و يک L ختم می‌شوند، طبق روش معمول ly می‌گيرند:

actual actually
general → generally



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, | 16:5 | نویسنده : مجید برهانی |

صفات

صفات کلماتی هستند که کیفیت و چگونگی افراد، اشیاء، مکانها و ... را بیان می‌کنند. صفت تنها یک حالت دارد؛ یعنی اینکه با اسم مفرد یا جمع، مذکر یا مؤنث بطور یکسان بکار می‌رود:

  • a young man/woman

  • young men/women

اما تنها موارد استثناء، صفات this و that می‌باشند که پیش از اسامی جمع به these و those تبدیل می‌شوند:

this book - those books,  that boy - those boys

 

مکان صفات

صفت‌ها می‌توانند در موقعیت‌ها و جاهای مختلفی در یک جمله ظاهر شوند که در زیر به مهمترین این موقعیت‌ها اشاره می‌شود:

1- قبل از یک اسم:

a good man, an old car, the green carpet

گاهی بیش از یک صفت، اسمی را توصیف می‌کنند:

a good young man,  the beautiful green carpet

 

2- پس از فعل be:

  • You are beautiful. ((شما زیبا هستید.

  • She is fat. ((او چاق است.

  • The bus is late. ((اتوبوس تاخیر دارد.

بجز فعل be، افعال دیگری نیز مانند seem، look، become و stay می‌توانند قبل از صفت قرار بگیرند:

  • It looks interesting. (جالب به نظر می‌رسد.)

  • It is becoming sunny. (هوا دارد آفتابی می‌شود.)
     

3- پس از the، که در این صورت کلمه اصلی یک عبارت اسمی محسوب می‌شود:

  • the young جوانان

  • the old پیران

  • the dead مردگان

  • the English انگلیسی‌ها

(برای کسب اطلاعات بیشتر به موارد کاربرد حرف تعريف معين (the) مراجعه کنید.)

4- بعد از برخی افعال، یک صفت می‌تواند به دنبال مفعول بیاید:

 

صفت

مفعول

فعل

فاعل

secret.

her past

kept

She

mad.

me

is driving

The noise

lucky.

myself

consider

I

angry.

him

made

Her behaviour

 

ترتیب صفات

می‌دانیم که صفت‌ها معمولاً قبل از اسم می‌آیند، اما اگر بیش از یک صفت اسمی را توصیف کنند، در اینصورت صفتها معمولاً به ترتیب خاصی قرار می‌گیرند. هر چند ترتیب قرار گیری صفت‌ها پیش از یک اسم همیشه ثابت نیست، اما جدول زیر به شما کمک می‌کند تا نحوه‌ی جاگیری کلی آنها را یاد بگیرید:

 

 

6

جنس

5

ملیت

4

رنگ

3

سن

2

اندازه

1

بیان عقیده یا احساس

 

flower

 

 

yellow

 

 

beautiful

a

nurse

 

Indian

 

young

 

handsome

that

tables

wooden

 

 

 

big

 

those

cat

 

Persian

white

old

 

 

an



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, | 16:4 | نویسنده : مجید برهانی |

ادامه صفات

صفات تفضیلی و عالی

بیشتر صفت‌ها می‌توانند هر دو حالت تفضیلی (با افزودن -er یا more) و عالی (با افزودن -est یا most) را داشته باشند. در ادامه نحوه ساخت هر دو حالت را خواهید آموخت.

 

 

تفضیلی

عالی

large بزرگ

larger بزرگتر

the largest بزرگترین

tall بلند

taller بلندتر

the tallest بلندترین

beautiful زیبا

more beautiful زیباتر

the most beautiful زیباترین

 

1- نحوه ساخت صفات تفضیلی:

الف- با افزودن -er به انتهای صفات یک هجایی:

old, older

bright, brighter

ب- با افزودن more به ابتدای صفات چند هجایی:

difficult, more difficult

interesting, more interesting

2- نحوه ساخت صفات عالی:

الف- با افزودن -est به انتهای صفات یک هجایی

old, oldest

bright, brightest

ب- با افزودن the most به ابتدای صفات چند هجایی:

difficult, the most difficult

interesting, the most interesting

 

صفات نامنظم

 

 

تفضیلی

عالی

good

better

the best

bad

worse

the worst

far

further

the furthest

little

less

the least

many

more

the most

much

more

the most

old

older/elder

the oldest/eldest

 

چند نکته املایی

1- صفاتی که به y ختم می‌شوند، حتی اگر چند هجایی باشند نیز از همان قواعدی استفاده می‌کنند که برای صفات یک هجایی بکار می‌روند، اما باید توجه داشته باشید که در اینصورت موقع اضافه کردن er و est،‌ اy به i تبدیل می‌شود:

pretty, prettier, prettiest

happy, happier, happiest

funny, funnier, funniest

2- هنگام اضافه کردن er یا est به انتهای صفات یک هجایی که دارای یک حرف با صدا هستند و به یک حرف بی‌صدا ختم می‌شوند (مانند big)، حرف بی‌صدای آخر تکرار می‌شود:

big, bigger, biggest

sad, sadder, saddest

hot, hotter, hottest

fat, fatter fattest

ولی اگر صفتی دارای بیش از یک حرف صدادار بود، در این صورت حرف بی‌صدای آخر تکرار نمی‌شود:

great, greater, greatest

3- صفاتی که به e ختم می‌شوند، هنگام اضافه کردن er یا est، اe خود را از دست می‌دهند:

blue, bluer, bluest

large, larger, largest

strange, stranger, strangest

 

مقایسه

1- صفت قیاسی همتراز: برای مقایسه افراد، مکان‌ها، اشیاء و ...، وقتیکه هیچ تفاوتی میان آنها وجود نداشته باشد از ساختارهای زیر استفاده می‌کنیم:

 

 

as + صفت + as

مثبت:

 

 

not as + صفت + as
not so + صفت + as

منفی:

  • I'm as happy as you. (من به اندازه تو خوشحال هستم.)
     

  • Farhad is almost as tall as his father. (فرهاد تقریباً به بلندی پدرش است.)
     

  • Our house is not as expensive as your house.
     
    (خانه ما به گرانی خانه شما نیست.)
     

  • A cheetah is not so dangerous as a lion.
    (یوزپلنگ به اندازه شیر خطرناک نیست.)

 

2- صفت قیاسی تفضیلی: برای مقایسه دو شخص، دو چیز و ... از صفت تفضیلی به همراه کلمه than استفاده می‌شود:

  • She looks younger than my mother.
    (از مادرم جوانتر به نظر می‌رسد.)
     

  • I think writing is easier than speaking.
    (گمان می‌کنم نوشتن از صحبت کردن راحت‌تر است.)
     

  • The man on the right is taller than the man on the left.
    (مرد سمت راستی از مرد سمت چپی بلندتر است.)
     

3- صفت قیاسی عالی: برای مقایسه بیش از دو شخص یا دو چیز از صفت عالی استفاده می‌شود:

  • He's the oldest teacher in our school.
    (او مسن ترین معلم مدرسه ماست.)
     

  • It must be the most expensive car in the world.
    (این باید گرانترین اتومبیل جهان باشد.)



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, | 16:2 | نویسنده : مجید برهانی |

فعال کمکی (معین)

افعال کمکی یا معین (auxiliary verbs) معمولاً قبل از یک فعل دیگر (فعل اصلی) در جمله قرار می‌گیرند و کارشان کمک به فعل اصلی جمله در تشکیل عبارات فعلی می‌باشد.

 

افعال کمکی را می‌توان به دو دسته تقسیم نمود:
 

افعال کمکی اصلی

be, have, do

افعال کمکی وجهی

must
ought to
used to

shall
should

may
might

can
could

will
would

 

ویژگیهای افعال کمکی

الف) افعال کمکی اصلی

حالت سوم شخص مفرد (-s form)، گذشته ساده و اسم مفعول (قسمت سوم فعل) آنها نامنظم (بی قاعده) است:
 

past participle

past tense

-s form

 

be:

have:

do:

been

had

done

was / were

had

did

is

has

does

ب) افعال کمکی وجهی

1- در حالت سوم شخص مفرد (بر خلاف افعال معمولی) -s نمی‌گیرند:

  • She can play the piano quite well. (not: She cans ...)
     

  • He must work harder. (not: He musts ...)

 

2- در جملات پرسشی و منفی، از فعل کمکی دیگری استفاده نمی‌کنند:

  • What would you buy if you won the lottery?
    (not: What did you would buy ...)

3- هیچگاه to بعد از آنها قرار نمی‌گیرد (به استثنای ought to و used to):

  • You should phone the police immediately. (not: you should to phone ...)
     

4- هیچگاه -ed یا -ing نمی‌گیرند:

 musting, musted

5- هیچگاه با همدیگر به کار برده نمی‌شوند:

  • I might could wash the car.

 

قابلیت های مختلف افعال کمکی

1- برای منفی کردن یک جمله کافی است پس از فعل کمکی، not اضافه کنید و یا از حالت مخفف آن استفاده کنید:

 She will come → She will not (won't) come.

2- برای پرسشی کردن یک جمله، فعل کمکی را قبل از فاعل جمله قرار دهید:

 She will come Will she come?

3- گاهی می‌توان فعل اصلی پس از فعل کمکی را حذف کرد به شرط آنکه معنی آن (با توجه به شرایط) واضح باشد:

  • 'Will she come tonight?' 'No, she can't.' (='she can't come.')
     

  • 'I've never been to China. Have you?'



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, | 16:1 | نویسنده : مجید برهانی |

اسمها

اسم‌ها گسترده‌ترين اقسام کلمات را تشکيل مي‌دهند. بطور کلی‌ در زبان انگليسی‌ مي‌توان اسامی‌ را در دو دسته طبقه‌بندی‌ کرد: اسامی‌ قابل شمارش و اسامی‌ غير قابل شمارش:

اسامی‌ قابل شمارش آن دسته از اسامی‌ هستند که می‌توانند شمرده شوند. اين بدين معنی‌ است که مي‌تواند بيش از يکی‌ از آنها وجود داشته باشد.

اسامی‌ غير قابل شمارش اسامی‌ هستند که قابل شمردن نيستند (مانند water يا آب). اين اسامی‌ تنها بصورت مفرد بکار می‌روند و حالت جمع ندارند.

 

چند مثال

1- اسامی‌ قابل شمارش:

 

جمع

مفرد

the boys

the boy

some answers

an answer

those cars

that car

2- اسامی‌ غير قابل شمارش:

 

paper, wood, coal, silk, wool, cotton

بسياری‌ از مواد و مصالح

gold, iron, silver, steel

فلزات

fish, fruit, sugar, meat, cheese, bread

مواد غذايی‌

water, oil, milk, tea, air, steam, oxygen

مايعات و گازها

money, music, noise, land, hair, ice, snow

چيزهای‌ ديگر

 

ويژگيهای‌ اسامی‌ قابل شمارش و غير قابل شمارش

اسمهای‌ قابل شمارش:

1- مي‌توانند به دنبال an، a يا one بيايند.

2- مي‌توانند به دنبال these، few، many و those بيايند.

3- مي‌توانند به دنبال يک عدد (مثلاً two ،three و ...) بيايند.

مثال:

 

غير قابل شمارش

قابل شمارش

(not: ... a good work.)

I have a good job.

(not: ... Those foods.)

Those meals were delicious.

(not: ... two breads.)

I bought two loaves.

 

اسمهای‌ غير قابل شمارش:

1- نمي‌توانند با حروف تعريف نامعين (a و an) بکار روند، بلکه بايد با some مورد استفاده قرار بگيرند.

2- مي‌توانند به دنبال much و little بيايند.

3- به راحتی‌ می‌توانند به دنبال اصطلاحاتی‌ از قبيل most of the، all of the، all the و half the بيايند.

مثال:

 

قابل شمارش

غير قابل شمارش

(not: ... made of trees.)

It's made of wood.

(not: ... too much vehicle.)

There's too much traffic.

(not: ... all the table.)

I sold all the furniture.

 

 


  چند نکته

1- می تـوان بسيـاری‌ از اسم های غير قابل شمارش را بـا استفـاده از بعضی کلمات و عبارات، به قابل شمارش تبديل کرد. از جمله می‌توان به
 a piece of ، a bit of ، a little bit of،‌ pieces of و bits of اشاره کرد:

  • I bought a piece of furniture at the market.

  • I want to give you two bits of advice.

2- لغت news مانند يک اسم جمع به نظر مي‌رسد، ولی در حقيقت يک اسم مفرد غير قابل شمارش است:

  • There is no important news in the newspapers.


 

جمع

بيشتر اسمها قابل شمارش هستند و می‌توانند به صورت جمع درآيند. معمولاً برای‌ اينکه يک اسم مفرد به صورت جمع درآيد، يک -s به انتهای‌ آن اضافه می‌کنيم:

cat, cats
face, faces
boy, boys

ولی‌ آن دسته از اسامی‌ که به ch، x، z، s يا sh ختم می‌شوند، -es می‌گيرند:

bus, buses
box, boxes
brush, brushes
watch, watches

در ضمن اسمهايی‌ کـه به يک حرف بي‌صدا و y ختم می‌شوند، y را حذف کرده و به جای‌ آن ies می‌گذاريم:

baby, babies
country, countries
fly, flies
try, tries

اسامی‌ جمع بی‌قاعده

1- بعضی‌ از اسمها را با تغيير حروف صدادار آنها، به حالت جمع در می‌آوريم:

 

مفرد

جمع

 
man

men مرد(ها)
woman

women زن‌(ها)
mouse

mice موش(ها)
foot

feet پا(ها)
tooth

teeth دندان(ها)
goose

geese غاز(ها)

2- بسياری‌ از اسمهايی‌ که به -f يا -fe ختم می‌شوند، هنگام جمع اين -f يا -fe به -ves تبديل می‌شود:

calf calves

گوساله(ها)

half

halves نيمه‌(ها)
knife

knives چاقو(ها)
leaf

leaves برگ(ها)
life

lives جان(ها)
loaf

loaves قرص(های‌) نان
shelf

shelves قفسه(ها)
thief

thieves دزد(ها)
wife

wives همسر(ها)
wolf

wolves گرگ(ها)

3- اسم بعضی‌ از حيوانات در حالت جمع هيچ تغييری‌ نمی‌کند:

deer     آهو(ها)
sheep  
گوسفند(ها)
fish  
ماهی‌(ها)

و نيز آن دسته از اسامی‌ مليتها که به -ese يا -ss ختم می‌شوند:
 

a Chinese

يک چينی‌

two Chinese

دو چينی‌

one Swiss يک سوييسی‌

some Swiss چند سوييسی‌

همچنين آن دسته از اسامی‌ که به اعداد و مقياسها اشاره مي‌کنند، هنگاميکه بعد از يک عدد و ... واقع می‌شوند:

two hundred
three dozen

4- بسياری‌ از اسمهايی‌ که ريشه خارجی‌ دارند (مثلاً لاتين، فرانسه يا يونانی‌)، گاهی‌ حالت جمع خود را حفظ می‌کنند:
 

cactus

cacti/cactuses

octopus

octopi/octopuses
syllabus

syllabi/syllabuses
alga

algae
larva

larvae
nebula

nebulae
index

indices/indexes
analysis

analyses
thesis

theses
phenomenon

phenomena

 

حالت ملكی‌

اسمها دارای‌ يك حالت ملكی‌ می‌باشند كه در آن به اسمهای‌ مفرد (و نيز اسامی‌ جمعی‌ كه به s ختم نمي‌شوند) 's و به اسامی‌ جمع -' (يک آپاستروف) اضافه می‌شود:

  • my daughter's room  اتاق دخترم
    my daughters' room  اتاق دخترهايم

  • men's clothes  لباسهای‌ مردانه

  • your friend's new car  ماشين جديد دوستتان

  • the boy's teacher  معلم آن پسر

  • the students' hostel  خوابگاه دانشجويان

حالت ملکی‌ را اغلب به صورت ديگری‌ هم می‌توان بيان کرد: (قاعده: X's Y= the Y of X)

my daughters'room = the room of my daughters
the ship's side = the side of the ship

اما بهتر است آنجا که صحبت از انسان، گروههای‌ انسانی‌ (مانند دولتها، کميته‌ها، هيئتها و...)، کشورها، حيوانات و... به ميان می‌آيد از همان ساختار X's Y استفاده شود.



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, | 15:59 | نویسنده : مجید برهانی |

ضماير

ضمير کلمه‌ای دستوری يا گرامری است که جانشين يک اسم يا عبارت اسمی می‌شود. ضميرها انواع مختلفی دارند که مهمترين آنها عبارتند از: ضماير فاعلی، مفعولی، ملکی، انعکاسی، اشاره‌ای، نامعين، نسبی و سؤالی که از اين ميان ضماير فاعلی، مفعولی ملکی و انعکاسی جزو ضماير شخصی به حساب می‌آيند.


 

ضماير فاعلی

 

جمع

مفرد

 

we I

اول شخص

you you

دوم شخص

they

he, she, it

سوم شخص

 

 


  چند نکته

1- همه ضماير شخصی (فاعلی، مفعولی و...) به استثناء it در مورد انسان به کار گرفته می‌شوند. (they هم می‌تواند به انسان و هم به اشياء اشاره کند.)

2- ضمير I هميشه بصورت بزرگ نوشته می‌شود، حتی اگر در وسط يک جمله بکار گرفته شود:

  • Am I right?


 

ضماير مفعولی

فاعل مفعول

I

me

you

you

he

him

she

her

it

it

we

us

they

them

اگر چه اين ضماير را ضماير مفعولی می‌ناميم، اما آنها به جز در جای مفعول در هر جای ديگری هم می‌توانند قرار بگيرند، مثلاً بعد از فعل يا بعد از يک حرف اضافه:

  • Our teacher was angry with us. (معلممان از دست ما عصبانی بود.)
     

  • Give me a ring tomorrow. (فردا به من زنگ بزن.)
     

  • When he comes in, please tell him I phoned.
    (هر وقت آمد، لطفاً به او بگوييد که من زنگ زدم.)
     

  • I'm older than you. (من از تو بزرگترم.)
     

  • 'I'm hungry.'  'Me too.' («من گرسنه‌ام.»  «من هم همينطور.»)

 


  یک نکته

هنگاميکه از ضماير شخصی به همراه and استفاده می‌کنيم، مؤدبانه‌تر اين است که ضماير I و we را بعد از اسامی و ضماير ديگر بکار ببريم:

you and I,  my father and I,  them and us

همچنين you را بايد قبل از اسامی و ضماير ديگر به کار برد:

you and your wife,  you and her


ضماير ملكی و صفات ملكی

ضماير ملكی و صفات ملكی نشان می‌دهند که چه چيزی به چه کسی تعلق دارد.

 

  (I)

(you)

(he) (she) (it) (we) (they)

صفات ملکی

my your his her its our their

ضماير ملکی

mine yours his hers - ours theirs

 

توجه داشته باشيد که صفات ملکی هميشه قبل از يک اسم می‌آيند (به همين دليل صفت ناميده می‌شوند) ولی ضمير ملکی جانشين صفت ملکی+اسم می‌شود و می‌تواند به تنهايی به عنوان فاعل، مفعول و ... قرار بگيرد (به همين دليل ضمير ناميده می‌شود).

چند مثال:

  • This is my book. (اين كتاب من است.)
    This book is mine. (اين کتاب مال من است.)

  • This is her purse. (اين کيف اوست.)
    This is hers. (اين مال اوست.)

  • Are those your pens? No, these are his. (ضمير ملکی)

 

ضماير انعکاسی

کلماتی که به -self و -selves ختم می‌شوند ضماير انعکاسی ناميده می‌شوند و عبارتند از:

 

جمع (-selves)

ourselves

خودمان

yourselves

خودتان

themselves

خودشان

مفرد (-self)

myself

خودم

yourself

خودت

himself

خودش (مذکر)

herself

خودش (مؤنث)

itself

خودش (اشياء)

توجه داشته باشيد که در ضماير انعکاسی عمل به فاعل جمله برمی‌گردد و در واقع مفعول همان فاعل است:

  • He cut himself. (خودش را زخمی کرد.)
     

  • You should be ashamed of yourself. (بايد از خودت خجالت بکشی.)
     

  • Help yourselves. (از خودتان پذيرايی کنيد. )
     

  • We blame ourselves.  (ما خودمان را مقصر می‌دانيم.)
     

استفاده از ضماير انعکاسی برای تأکيد

از ضماير انعکاسی می‌توان برای تأکيد روی يک اسم، ضمير يا عبارت اسمی استفاده کرد که در اين حالت بعد از آنها در جمله قرار می‌گيرند:

  • I can do it myself. (من خودم می‌توانم اين کار را انجام دهم.)
     

  • We can repair the roof ourselves. (ما می‌توانيم خودمان سقف را تعمير کنيم.)
     

  • The film itself wasn't very good but I liked the music.
     (خود فيلم خيلی خوب نبود ولی از موسيقی آن خوشم آمد.)

 

ضماير ديگر

1- ضماير اشاره‌ای، شامل: these، that، this و those.

مثال:

  • Is this your T-shirt?

 

2- ضماير نسبی، شامل: when ،whom ،whose ،who ،that ،which و where.

مثال:

  • The school that I went to is in the centre of the city.

 

3- ضماير پرسشی، شامل: when، where، why، what، who و whatever.

مثال:

  • What time is it?

 

4- ضماير دوطرفه، شامل each other و one another:

مثال:

  • They love each other.

 

5- ضماير نامعين، شامل none، nobody، nothing، someone، somebody، something، anyone، anybody، anything و no one:

مثال:

  • Nobody knew what to do.



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, | 15:58 | نویسنده : مجید برهانی |

زمانهای مربوط به آینده

در زبان انگليسی برای بيان زمان آينده از افعال و حالتهای مختلفی استفاده می‌شود که آنها را به ترتيب اهميت در زير می‌بينيد:

1. will + verb

2. be + going to + verb

3. Present Progressive (حال استمراری)

4. will + be + verb-ing و فرمهاي ديگر

 


1- will + verb

از فعل کمکی will برای نشان دادن آينده در جهت‌های زير استفاده می‌شود:

الف- پيش‌بينی: برای توصيف چيزی که می‌دانيم، يا انتظار داريم که اتفاق بيفتد:

  • It will be rainy tomorrow.
     (فردا هوا بارانی خواهد بود)
     

  • You will be sick if you eat all those sweets.
     (اگر همه آن شيرينی‌ها را بخوری مريض می‌شوی)

ب- بيان تصميمی كه درست در همان لحظه گرفته شده است:

  • I will answer the phone.
    (من تلفن را جواب می‌دهم)
     

  • I'll see you tomorrow. bye!
    (فردا می‌بينمت.خداحافظ)

 

2- be + going to + verb

الف- از اين ساختار برای بيان برنامه‌ها و تصميماتی که از قبل گرفته شده‌اند، استفاده می‌شود:

  • We're going to paint this room blue.
    (ما می‌خواهيم اين اتاق را آبی بزنيم)
     

  • I'm going to be a doctor.
    (می‌خواهم يک دکتر بشوم)

ب- همچنين از اين ساختار می‌توان برای بيان يک پيشگويی، مخصوصاً وقتی که براساس مدرکی در زمان حال باشد، استفاده نمود.

  • She's going to have a baby. (Because she's pregnant)
    (او قرار است كه يك بچه بدنيا بياورد)
     

  • It's going to rain. (It's cloudy)
    (می‌خواهد باران ببارد)

بعضی اوقات تفاوتی بين will و be going to برای يك پيش‌بينی وجود ندارد.

 


  توجه

برای بيان تصميمی که از قبل گرفته شده است از ساختار be going to و بيان تصميمی که درست در همان لحظه گرفته شده است از will استفاده می‌کنيم.


 

3- حال استمراری (Present Progressive)

از حال استمراری برای بيان يک برنامه يا يک قرار بين افراد در آينده استفاده می‌شود و معمولاً به آينده نزديک اشاره دارد:

  • I'm meeting my friend this evening.
    (امروز بعدازظهر دوستم را ملاقات می‌کنم)
     

  • They are driving to Scotland at the weekend.
    (آنها آخر هفته به اسکاتلند می‌روند)

گاهی اوقات تفاوتی نمی‌کند که برای بيان يک برنامه يا قرار از حال استمراری و يا از ساختار be going to استفاده شود، به عنوان مثال:

  • We're going to see a play tonight.
    or:We're seeing a play tonight.

 

4- راه‌های ديگر بيان آينده

راه‌های ديگری نيز برای صحبت درباره‌ آينده وجود دارد، به عنوان مثال:

a) Will + be + verb-ing

  • Next week I'll be talking about how to use a microscope.
    (هفته آينده درباره نحوه استفاده از ميکروسکوپ صحبت خواهم کرد)

b) Be + to + verb

  • Iranian president is to visit Russia.
    (رئيس جمهور ايران از روسيه بازديد می‌کند)

c) Be + about + to + verb

The mayor is about to announce the result of election.
(شهردار به زودی نتايج انتخابات را اعلام خواهد کرد



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, | 15:56 | نویسنده : مجید برهانی |

حرف تعریف معین یا معرفه

حرف تعريف معين شامل the می‌باشد که همواره پيش از اسامی‌ مفرد و جمع، يا پيش از اسامی‌ قابل شمارش و غيرقابل شمارش به يک صورت بکار می‌رود. در جدول زير به تفاوت بين the و a دقت کنيد:

 

غير قابل شمارش

قابل شمارش جمع

قابل شمارش مفرد

 

the water

the cats

the cat

معين

water

cats

a cat

نامعين

 

موارد کاربرد حرف تعريف معين (the)

1- وقتی‌ که قبلاً به چيزی‌ اشاره کرده باشيم:

  • We saw a strange bird at the zoo. The bird was blue!
    (پرنده عجيبی‌ در باغ وحش ديديم. آن پرنده آبی‌ بود!)

2- وقتی‌ كه هم گوينده و هم شنونده می‌دانند که درباره چه صحبت می‌شود، حتی‌ اگر قبلاً به آن اشاره‌ای‌ نشده باشد:

  • 'Where's the dog? 'It's in the garden.'
    (سگ (يا سگه) کجاست؟ در باغچه است.)

3- وقتی‌ که به چيزهايی‌ اشاره می‌کنيم که می‌دانيم تنها يکی‌ از آن وجود دارد:

the Sun, the Earth, the Moon, the sky, the stars, the sea, the South Pole

4- قبل از اسمی‌ که به واسطه کلماتی‌ که بعد از آن می‌آيند شناخته می‌شود:

 
  • The hotel where I stayed was excellent.
    (هتلی‌ که در آن اقامت داشتم عالی‌ بود.)
     

  • The man sitting over there is my husband.
    (مردی‌ که آنجا نشسته است شوهر من است.)
     

  • The car that I bought last week has broken down.
     
    (ماشينی‌ که هفته قبل خريدم خراب شده است.)

5- قبل از صفات عالي، اعداد ترتيبی‌، only و same:

the highest mountain,  the first time,  the last chapter,  the same colour, 
the only
child

6- همراه با صفات برای‌ اشاره به يک گروه يا طبقه از مردم:

the young (جوانان)     the old (پيران)    the poor (فقرا)    the unemployed (بيکاران)
the English(انگليسيها)    the Japanese (ژاپنيها)

 


  توجه

تنها برخی‌ از اسامی‌ ملتها دارای‌ يک صفت مانند English و Spanish هستند. برای‌ بقيه ملتها از يک اسم که به -s ختم می‌شود، استفاده می‌کنيم، مانند the Indians و the Iranians.


7- به همراه برخی‌ از اسامی‌ جغرافيايی‌ مانند رشته کوهها، مجمع‌الجزايرها، درياها، اوقيانوسها، رودخانه‌ها و ...:

 

theAndes

رشته کوههای‌ آند

  the Indian Ocean اوقيانوس هند
  the Persian Gulf خليج فارس
  the Canary Islands جزاير قناری‌
  theRed Sea

دريای‌ سرخ

  the Suez Canal کانال سوئز
  the(River) Thames رودخانه تامز
  theSahara (Desert) صحرای‌ آفريقا

 

حذف حرف تعريف معين (the)

در موارد زير حرف تعريف the مورد استفاده قرار نمی‌گيرد:

1- به همراه اسم افراد:

Ann, James, Brian Jackson

ولی‌ آنجا که اسامی‌ افراد بصورت جمع می‌آيد از the استفاده می‌کنيم:

the Johnson's  خانواده جانسون, the Smiths خانواده اسميت

2- قبل از اسم مکانها، البته به جز مواردی‌ که در بالا به آنها اشاره شد. به عنوان مثال:

 

Asia, Africa, Europe, North America

قاره‌ها

Brazil, Japan, Pakistan

کشورها

Sicily, Bermuda, Kish

جزيره‌ها
 (و نه مجمع‌الجزايرها)

London, Tehran, Cairo

شهرها

Everest, Alborz, Kilimanjaro

کوهها
(و نه رشته‌کوهها)

 


  توجه

تنها در مورد اسم کشورهايی‌ که مفرد باشند the حذف می‌شود. پيش از اسم کشورهايی‌ که حالت جمع دارند از the استفاده می‌کنيم:

the United States, the Netherlands, the United Arab Emirates

همچنين اگر بخواهيم در اسامی‌ کشورها از کلماتی‌ از قبيل Republic، Kingdom و غيره استفاده کنيم باز هم بايد the را بکار ببريم:

the Czech Republic, the United Kingdom


3- به همراه اسم زبانها:

Farsi, English, French, Arabic

4- به همراه اسم وعده‌های‌ غذايی‌ مانند صبحانه و ...:

breakfast, dinner, lunch

5- در مورد جاهايی‌ مانند bed، sea، work، prison، court، hospital، church، school و ... اگر منظور ما کلی باشد، در اينصورت از the استفاده نمی‌شود:

  • I go to school by bus.
    من با اتوبوس به مدرسه می‌روم. («مدرسه» به طور کلی و نه يک مدرسه خاص)



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, | 15:55 | نویسنده : مجید برهانی |

حرف تعريف نامعين یا نکره (Indefinite article)

حرف تعريف نامعين شامل a و an می‌باشد.

حرف تعريف a قبل از يك حرف بی‌صدا بکار می‌رود:

a car, a man, a bus, a house

حرف تعريف an قبل از يک حرف صدادار (a,e,i,o,u) بکار می‌رود:

an apple, an actor, an animal, an old man

 


  چند نکته

1- در کلماتی مانند honest، hour، honour و ... حرف h تلفظ نمی‌شود (غير ملفوظ)، بنابراين همراه با آنها حرف تعريف an مورد استفاده قرار می‌گيرد:

an hour, an honourable man

2- كلماتی مانند useful، unit، university، union،Europeanو ... با اينکه با حروف صدادار شروع می‌شوند، ولی حرف اوليه آنها مانند «you» تلفظ می‌شود. بنابراين آنها با حرف تعريف a مورد استفاده قرار می‌گيرند:

a university, a useful book

a يا an تنها قبل از اسامی مفرد قابل شمارش می‌آيند:

a book, a happy boy, a famous actor

برای اسامی جمع، بجای a يا an، يا از some استفاده می‌کنيم و يا اصلاً هيچ کلمه‌ای را بکار نمی‌بريم:

  • It's a cat.  It's a dog.  And it's a monkey.
    but: These are all animals.

  • a horse,  some horses



موارد کاربرد حروف تعريف نامعين (a يا an)

1- هنگاميکه برای اولين بار به کسی يا چيزی اشاره می‌کنيم از a يا an استفاده می‌کنيم. اما وقتی که به همان چيز دوباره اشاره می‌شود، بايد از the استفاده کرد:

  • I bought a new shirt yesterday. But my wife thinks the shirt doesn't fit me.
    (ديروز يک پيراهن نو خريدم. ولی همسرم فکر می‌کند که آن پيراهن اندازه من نيست.)
     

  • Once I had a really big dog. But the dog wasn't very useful, so I gave the dog to a friend.
    (زمانی يک سگ خيلی بزرگ داشتم. اما آن سگ خيلی مفيد نبود، برای همين سگ را به يک دوست دادم.ا)

2- وقتی كه به يك چيز مفرد اشاره می‌شود از a يا an استفاده می‌کنيم. در اين حالت همان معنی one يا «يک» را می‌دهد (در مقايسه با three، two و ...):

  • I'd like an apple and two oranges.
     

  • Yesterday I bought three pencils and a notebook.

3- در اصطلاحات عددی خاص:

 

a half

يک دوم

  a third يک سوم
  an eighth يک هشتم
  a couple يک جفت
  a dozen يک دوجين
  a hundred صدتا
  a thousand هزارتا
  a million يک ميليون

4- هنگام اشاره به يک عنصر خاص از يک گروه يا طبقه:

الف. همراه با اسامی شغلها:

  • She's a doctor.

  • My father is a teacher.

  • Are you an engineer?

ب. همراه با مليتها و مذاهب:

  • I'm an Iranian.

  • You are a Chinese.

  • She is a Catholic.

5- همراه با کلمات و اصطلاحات مربوط به مقدار و کميت:

  a few (of) a lot (of)
  a little (of) a (great) deal (of)
  a bit (of) a number (of)

6- همراه با اسامی مفرد قابل شمارش و پيش از کلمات what و such:

  • What a beautiful day! (چه روز زيبايی!)

  • What a strange friend you have! (عجب دوست عجيبی داری!)

  • Such a pity! (چه حيف شد!)

 


  تمرین



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, | 15:54 | نویسنده : مجید برهانی |

زمان گذشته استمراری

ساختار

 جملات پرسشی:

eating?

playing?

talking?

I,  he, she, it

was

wasn't

you, we, they

were

weren't

 جملات مثبت و منفی:

walking

playing

fishing

was

wasn't

I,  he, she, it

were

weren't

you, we, they


کاربرد

از زمان گذشته استمراری بيشتر برای بيان کارهايی استفاده می‌شود که در گذشته اتفاق افتاده و مدتی ادامه داشته‌اند ولی حدود زمانی آنها به طور دقيق مشخص يا مهم نيست.

در اغلب موارد گذشته استمراری همراه با گذشته ساده بکار می‌رود. در چنين حالتی، گذشته استمراری بر کارها و فعاليتهای طولانی‌تر (در پس‌زمينه) دلالت می‌کند، در حالی که گذشته ساده بر کارها و فعاليتهايی دلالت می‌کند که در ميانه کارهای طولانی‌تر واقع شده‌اند.

 

 

 

بطور کلی «گذشته استمراری» در موارد زير بکار می‌رود:

1- برای بيان کاری که قبل از زمان خاصی در گذشته آغاز شده و احتمالاً پس از آن نيز ادامه داشته است:

  • 'What were you doing at 6.00?'  'I was having breakfast.'
    (.ساعت 6 چکار می‌کرديد؟ داشتم صبحانه می‌خوردم)

 

2- برای بیان کار يا فعاليتی در گذشته که به وسيله چيزی قطع شده باشد:

  • The phone rang when I was watching TV.
    (.وقتی داشتم تلويزيون تماشا می‌کردم، تلفن زنگ زد)

  • While I was driving home, my car broke down.
    (.هنگاميکه داشتم به خانه بر می‌گشتم، ماشينم خراب شد)

 

3- برای بيان کار يا فعاليتی به پايان نرسيده در زمان گذشته (در مقايسه با گذشته ساده که کارهای کامل شده را بيان می‌کند):

  • I was reading a book during the flight. (I didn't finish it)

  • but: I read a book during the flight. (I finished it)



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, | 15:53 | نویسنده : مجید برهانی |

زمان گذشته ساده

ساختار

(last week)

(yesterday)

worked

I, we, you, he, she, ...

played

heard

 

منفی

work...

play...

hear...

didn't

did not

I, we, you, he, she, ...

 

 

پرسشی

work...?

play...?

hear...?

I, we, you, he, she, ...

Did

 

 

کاربرد

گذشته ساده در موارد زير کاربرد دارد:

1- برای بيان کاری که در گذشته و زمان مشخصی به پايان رسيده است:

  • We met last week.

  • He left yesterday.

 

2- برای بیان کارهايی که پشت سرهم در يک ماجرا يا داستان می‌آيند:

  • I walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from outside. I got up and went towards the window...

 

3- برای بيان عادت يا شرايطی در گذشته:

  • When he was a child, they lived in a cottage in the jungle.

  • Every day he walked in the jungle to....

 

نکاتی در مورد هجی (verb + ed)

1- هنگاميکه فعلی به e ختم می‌شود، فقط d اضافه می‌کنيم:

loved, hated, used

2- افعال يک هجايی (يک بخشی) که به ترتيب شامل يک حرف صدادار و يک حرف بی‌صدا می‌باشند، حرف بی‌صدای آخر تکرار می‌شود:

stopped, planned, robbed

ولی اگر دو حرف صدادار وجود داشته باشد، حرف بی‌صدای آخر تکرار نمی‌شود:

looked, cooked, seated

اگر حرف بی‌صدای آخر y يا w باشد نيز تکرار نمی‌شود:

played, rowed, showed



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, | 15:51 | نویسنده : مجید برهانی |

زمان حال استمراری

ساختار
 

coming

doing

going

taking

'm

am

I

're

are

you

we

they

's

is

he

she

it

کاربرد

1- براي بيان عملی که هم‌اکنون جريان دارد:

  • She is watching the TV.

  • He is working at the moment.

2- برای بيان عملی يا موقعيتی که در حال حاضر در حال وقوع مي‌باشد، اما الزاماً در همين زمان صحبت کردن در حال رخ دادن نيست:

  • I'm reading an exciting book.

  • He is learning Arabic.

(توجه داشته باشيد که مثلاً در جمله‌ اول، شخص گوينده ممکن است در همين لحظه مشغول مطالعه کتاب باشد و يا اينکه ممکن است منظورش اين باشد که مدتی است مشغول مطالعه کتاب است ولی هنوز تمام نشده است.)

3- برای بيان قراری تعيين شده در آينده:

  • I am meeting him at the park.

4- برای بيان كار يا شرايطی موقتی:

  • I'm living in a small flat now, but I'm trying to find a better one.

در حال حاضر در يک آپارتمان کوچک زندگی می‌کنم، اما دارم سعی می‌کنم يک بهترش را پيدا کنم

 

نكاتی در مورد هجی (افعال ing دار)

1- افعالی که به يک e ختم می‌شوند، آن e حذف می‌شود:

come, coming     take, taking     write, writing

ولی در مورد افعالی که به ee ختم می‌شوند، اين قاعده صدق نمی‌کند:

agree, agreeing     see, seeing

2- در افعال يک بخشی (يک هجايی) که دارای يک حرف صدادار و يک حرف بی‌صدا می‌باشند، حرف بی‌صدای آخر تکرار می‌شود:

running, stopping, getting

ولی چنانچه حرف بی‌صدای آخر y يا w باشد، تکرار نمی‌شود:

showing, enjoying



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, | 15:50 | نویسنده : مجید برهانی |

زمان حال ساده

ساختار

جمع

go,

play,

don't work

we

you

they

مفرد

go, play,
don't work

I, you

goes, plays, doesn't work

he, she, it

 

کاربرد

زمان حال ساده يکی از متداول‌ترين زمانها در زبان انگليسی مي‌باشد که برای مقاصد زير مورد استفاده قرار مي‌گيرد:

1- برای بيان عملی که هميشه تکرار می‌شود، مانند يک عادت يا رسم:

 
  • I go to school by bus.

  • We get up at 7 AM.

  • 'Does he smoke?' 'No, he doesn't.'

 

2- برای بیان حقیقتی که همیشه یا معمولاً درست است:

  • The Earth orbits the Sun.

  • I come from Iran.

  • Some animals migrate in winter.
    (بعضی از حيوانات در زمستان مهاجرت مي‌کنند.)

 

3- برای بيان حقيقتی که برای مدتی (طولانی) دوام داشته باشد:

  • I work in a shop.

  • She lives in a small cottage.

 


  یک نکته

زمان حال ساده اغلب با قيدهای تکرار مورد استفاده قرار مي‌گيرند. مهمترين قيدهای تکرار (frequency adverbs) عبارتند از:

never     rarely     sometimes     often     usually     always
0%............................. 50% .............................100%

  • I usually play football with my friends.

  • I never go shopping.

  • sometimes she plays piano for us.


 

نکاتی در مورد هجی (verb + s)

1- افعالی که به x, ch, sh, ss و o ختم می‌شوند، به جای es ، s می‌گيرند:

kisses, washes, watches, does, boxes

2- افعالی که به y ختم می‌شوند و قبل از آن حرف بی‌صدايی بيايد، y به ies تبديل می‌شود:

try, tries     hurry, hurries     fly, flies

ولی آن دسته از افعالی که به y ختم می‌شوند و قبل از آن يک حرف صدادار وجود دارد، تنها يک s می‌گيرند:

plays, buys, enjoys



موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسب‌ها:


تاريخ : پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:, | 15:49 | نویسنده : مجید برهانی |

ابزار هدایت به بالای صفحه

role play ppt

More PowerPoint presentations from mrinal
Communicative language teaching (clt)(1) from Irania Salmerón
Communicative language teaching from englishunab2012
Communicative language teaching from ffffunes
Communicative language teaching from Jana Strohbach ヅ
Communicative Approach from Marisol Smith
Methods, approaches and techniques of teaching english from Shardabai Pawar Mahila Mahavidyalaya, Shardanagar, Baramati
Methods of teaching english from Shardabai Pawar Mahila Mahavidyalaya, Shardanagar, Baramati
Approach, method and technique in English teaching 2014 from Elih Sutisna Yanto
Communicative Language Teaching (CLT) from Giovanni DJatmika
Multiple Intelligences by Howard Gardner from Giovanni DJatmika
Teaching English as a Challenge from Susan Hillyard
Power Point Oral Approach Of Method Of Teaching Engglish from Marda Ely Shinta
How to teach english from Anna Dalin
What teachers need to know about teaching methods by peter westwood from Muhammad Gunawan
Affective Teaching Vs. Putin Method from Jessen Felix
Communicative Approach Part 2 Class Activities from Joanne Chen
Power point method from hildaaddddddd
Powerpoint For Parents from Intrepidteacher
Powerpoint For Parents from Intrepidteacher
Clt in practice from deipan01
Communicative Language Teaching - Cambridge University from Rajabul Gufron
Communicative approach from Peter Szabo
Communicative Language Teaching from Sherif Akl
Communicative Language Teaching (CLT/CLL) from Joel Acosta
Presentation Didactics from Samcruz5
Communicative Language Teaching from Arianny Carolina
Error correction from Robert McCaul
Communicative Language Teaching from m nagaRAJU
Lesson Plan Basics from tlengnoth
Creating lesson plans lydia everly from Lydia Marie Everly
Effective Communication from m nagaRAJU
What is CLT? from Ivan Aguilar
http://www.slideshare.net/confirm/NjUxODc0NjM7ZDNkZDAzYTRhZjgxOWMwNTEzZDQzNmQ1NjNhZTMyNjU2OGM0ZjY1OQ==/
History Of Language Teaching from Isabel
Teaching Method from ANIISTIANA
Task-Based Instruction (TBI) from นิคโกโร้ ประเสริฐทรัพย์สกุลนิตยวงศ
TBLT Lesson Planning from Robert Dickey
Task Based Approach from Universidad Americana (UAM)
Technology in 2013 ppt1 from Duncan Elder
Blending English teaching with technology from Jack Tseng
Effect of Class-Size on the teaching of English language from Waliyullah Salaudeen
How to teach english with technology - Chapter 7 (Part 1) from marinatorres74