English Tests
Here you will find tests on all topics of our grammar section that are explained in more detail.
- English Test: Tenses
- Present Progressive: Level 1 • Level 2 • Level 3
- Simple Present: Level 1 • Level 2 • Level 3
- Simple Past: Level 1 • Level 2 • Level 3
- Present Perfect: Level 1 • Level 2 • Level 3
- Past Progressive: Level 1 • Level 2 • Level 3
- Present Perfect Progressive: Level 2 • Level 3
- Past Perfect: Level 2 • Level 3
- Future I Simple will: Level 1 • Level 2 • Level 3
- Future I Simple going to: Level 1 • Level 2 • Level 3
- English-Test: Tenses Mix
- Simple Present, Present Progressive, Present Perfect, Simple Past, If-Satz Type I
- All Present, Past and Future Tenses
- Tenses Active and Passive
- Simple Past, Past Progressive, Past Perfect
- Simple Present, Present Perfect, Simple Past, Past Perfect
- Other English Tests
- Mixed English Test 1: Level 2, Level 3, Level 4
- Relative-Clauses: Level 1 • Level 2 • Level 3 • Level 4
- Infinitive / Gerund: Level 1 • Level 2 • Level 3 • Level 4
- If Clauses: Level 1 • Level 2 • Level 3 • Level 4
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
English Grammar Reference and Exercises
- English Tenses – Overview
- Table of English Tenses
- Diagram of all Tenses
- Example Sentences for all Tenses
- English Tenses Active
- Pool of Exercises
- Irregular Verbs
- Simple Present (Present Simple)
- Present Progressive / Continuous
- Simple Past (Past Simple)
- Past Progressive / Continuous
- Present Perfect Simple
- Present Perfect Progressive / Continuous
- Past Perfect Simple
- Past Perfect Progressive / Continuous
- Future I Simple (will)
- Future I Simple (going to)
- Future I Progressive / Continuous
- Future II Simple
- Future II Progressive / Continuous
- iPad-Apps
- English Grammar for iPad
- All other Grammar Topics
- Adjectives, Adverbs (Formation, Comparison)
- Auxiliary Verbs
- Modal Verbs
- If-Clauses (Conditional Clauses/Sentences)
- Infinitive, Gerund
- Nouns (incl. Articles, Plural and Possessive Forms)
- Passive Voice
- Participles
- Phrasal Verbs
- Prepositions
- Pronouns
- Question Tags
- Relative Clauses
- Reported Speech
- Short Answers
- Word Order (Sentence Structure)
- Confusing Tenses
- Simple Present – Present Progressive
- Simple Present – Present Perfect Progressive
- Present Perfect Simple – Present Perfect Progressive
- Simple Past – Past Progressive
- Simple Past – Present Perfect Simple
- Simple Past – Past Perfect Simple
- Future Mix (going to, will, Simple Present, Present Progressive)
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
Unit 13 You can't miss it.
preposition of place
حروف اضافه
on به معنی در
on the corner of یعنی در گوشه
across from یعنی در روبروی
next to یعنی در کنار
between یعنی مابین
کاربرد در جملات انگلیسی
برای مثال
there is a restaurant on bahman street
وجود دارد یک رستوران در خیابان بهمن
it's on the corner of bahman and beheshti
آن هست درنبش (خیابان) بهمن و بهشتی
it's across from the park
آن هست روبروی پارک
it's next to the bank
آن هست کنار(بغل) بانک
the library is on the bahman street,
between first and second avenues
کتابخانه هست در خیابان بهمن
مابین خیابان اول و دوم
giving directions
دادن آدرس در انگلیسی
در این قسمت از کلمه پرسشی how استفاده می کنیم وبا همان ساختار
فعل اصلی+ فاعل+ فعل کمکیdo or does +کلمه پرسشی
how do I get to public library?
من چطور بروم به کتابخانه عمومی؟
و هنگام جواب دادن از
walk up یا go up هر دو به معنی برو بالا
walk down یاgo down هر دو به معنی برو پایین
استفاده می کنیم
برای مثال
how do I get to public library?
من چطور بروم به کتابخانه عمومی؟
walk up fifth avenue to 49th street
برو بالا از پنجمین خیابان تا چهل نهمین خیابان
turn left at 49th street
در چهل نهمین خیابان بپیچید سمت چپ
it'son the right
آن هست سمت راست
how do I get to a musem?
چطور من می توانم به موزه بروم؟
go down fourth avenue to fifth street
برو پایین از چهلمین خیابان تا پنجمین خیابان
turn right at fifth street
بپچید سمت راست در چهلمین خیابان
it's on the left
آن هست سمت چپ
بعضی از لغات کار بردی برای این درس
squareیعنی میدان
highway یعنی بزرگ راه
alley کوچه
blind alley کوچه بن بست
center مرکز
bridge پل
superhighway اتوبان
avenue خیابان اصلی
street خیابان
go straight مستقیم بروید
the right hand or right side دست راست
the left hand or left side دست چپ
turn to the right سمت راست بروید
turn to the left سمت چپ بروید
give way راه دادن
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
Unit 12 What's the matter?
have + noun ; feel + adjective
تعریف اسم (noun) : کلمه ای است که برای نامیدن اشخاص یا اشیاء و غیره بکار می رود
have +اسم
برای مثال
I have a book
من یک کتاب دارم
I have a headache
من سر درد دارم
I have the flu
من انفلوانزا دارم
تعریف صفت
یعنی ویژگی که به چیزی نسبت داده می شود
feel + صفت
برای مثال
I feel better
من احساس خوبی دارم
I feel sick
من احساس مریضی می کنم
adjective
+
fine (well)
خوب
happy
شادی
good (better)
خوب
great
خوب
terrific
فوق العاده
-
sick
مریض
sad
ناراحت
bad
بد
awful
بد
terible
بد جوری
conversation
how do you feel today?
حالت امروز چطوریه؟
I feel fine
احساس خوبی دارم
what about you?
شما چطور؟
I miss iran
من ایران را ترک کردم
I feel a little homesick
من یکم احساس دلتنگی می کنم
I think I can help you
فکر می کنم می توانم به شما کمک کنم
lets have lunch at that new iranian restaurant
با هم نهار را در رستوران جدید ایرانی بخوریم
that's great idea
فکر خوبی هست
I feel better already
من احساس خوبی پیدا کردم
what' wrong?
مشکل چیه؟
do you have a cold?
آیا شما سرما خورده اید؟
no, I do'nt
نخیر
yes , I have an earache
بله گوشم درد می کند
that's too bad
آن بد هست
I'm sorry to hear that
از شنیدن آن ناراحت شدم
I hope you feel better soon
امیدوارم زود خوب بشوید
I'm exhausted
من خیلی خستم
why are you so tired?
شما چرا خسته هستید؟
I just can't sleep at night
من فقط نی توانم شب بخوابم
I am going to give you some pills
من تعدادی قرص خواهم داد به شما
take one pill every night after dinner
هر شب یک قرص بعد از شام بخورید
don't drink coffee, tea
چای و قهوه نخورید
don't work too hard
کار سخت زیاد انجام ندهید
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
Unit 11 What are you going to do?
the future with be going to
این الگو زمانی بکار می رود که فاعل قصد انجام فعل را در زمان آینده دارد
و در مواردی که وقوع فعل صد در صد است
-
فرمول
-
( قید زمان + فعل اصلی +going to + فعل کمکیbe + فاعل)
I am going to read tomorrow.
من فردا می خوانم
she is going to study next session
او جلسه آینده مطالعه خواهد کرد
mehdi and vahid are going to go to party tonight
مهدی و وحید امشب به میهمانی می روند
my brother is going to have party next month
برادرم ماه آینده میهمانی دارد
طرز ساختن فرم سوالی بلی- خیر وپرسش با کلمات پرسشی
جمله خبری mehdi is going to read a book tonight
مهدی شب کتاب خواهد خواند
پرسشی is mehdi going to read a book tonight?
آیا مهدی امشب کتاب خواهد خواند
پرسش با کلمه پرسشی what is mehdi going to read tonight?
مهدی چه چیز خواهد خواند امشب
در پاسخهای کوتاه به سوالاتی که بصورت بلی- خیر می باشند کافی است فقط مشتق be را ذکر کنیم وذکر فعل اصلی صحیح نیست
مثال:
are you going to buy a book next week?
آیا هفته آینده تو کتاب خواهی خرید؟
yes, I am
بله
در منفی از not استفاده می کنیم
no , I'm not
نخیر
در زبان انگلیسی برای گفتن روزهای تقویم
first - second -third -4th or fourth - 5th or fifth - 6th or sixth- ,.........
تا سومین روز از first - second -third
وبعد از آن به آخر عداد th اضافه میکنند
برای دیدن ماه های سال آمریکا پایین را کلیک کنید
conversation
مکالمه
are you going to do anything exciting this week?
آیا این هفته تو کار جالبی داری که انجام دهی؟
well , I'm going to celebrate my birthday
خوب من روز تولدم را جشن خواهم گرفت
when is your birthday?
تولد شما چه موقع هست؟
it's July eighth - monday
هشتم جولای در روز چهارشنبه
what are you plans?
چه برنامه ای داری؟
my friend mehdi is going to take me to a restaurant
دوستم مهدی من را به رستوران خواهد برد
is he going to order cake?
آیا او کیک سفارش داده است؟
yeah, and the waiters are probably going to sing happy birthday
بله و احتمالاً پیشخدمتهاخواهند خواند( تولدت مبارک)
its so embarrassing
من که خجالت می کشم
where are you going to go for the holiday?
تعطیلات را کجا خواهید رفت؟
we are going to go to mashhad
ما به مشهد خواهیم رفت
where is she going to go?
او به کجا خواهد رفت؟
she is going to go to tehran
او به تهران خواهد رفت
how are you going to get there?
چطوری به آنجا خواهید رفت؟
we're going to drive
ما با رانندگی خواهیم رفت (یعنی با ماشین خودمان خواهیم رفت)
who is going to be there?
چه کسی آنجا خواهد بود؟
my brother is going to be there?
برادرم آنجا خواهد بود
what are you going to do?
آنجا چیکار خواهی کرد؟
I'm going to go to place of pilgrimage
من به زیارت گاه خواهم رفت
when are you going to go?
کی خواهید رفت؟
I'm going to go tomorrow night
من فردا شب خواهم رفت
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
Unit 10 I can't ice-skate very well
- در ورزشهایی که در آنها از توپ استفاده می شود از play
- در ورزشهایی که آخرشing استفاده می شود ازgo استفاده می کنیم
- و در ورزشهایی مانند کاراته و یا وشو و............ از do استفاده می کنیم
simple present wh- questions
هنگام استفاده از کلمه های پرسشیwhat , where و.......... جواب باید کامل داده شود
در بعضی جا ها do هم فعل کمکی است هم فعل اصلی
( بقیه جمله+ فعل اصلی+ فاعل + فعل کمکی + کلمه پرسشی)
what sports do you play?
تو چه ورزشهایی انجام می دهی
I play football and I go swimming
من فوتبال بازی می کنم و شنا می روم
what به معنی چه یا چه چیزی
where به معنی کجا
who به معنیچه کسی
whom به معنای چه کسی را
whose به معنی مال چه کسی
when به معنای کی یا چه موقع
why به معنیچرا
نکته: در زبان انگلیسی محاوره ای و غیر رسمی بخصوص در بین آمریکایی ها کلمه who گاهی به جای whom نیز به کار می رود ولی در نوشته های رسمی باید هر کدام در جایگاه خود بکار برده شود
can for ability
can - بمعنای قادر بودن است یعنی فاعل توانایی انجام کار را دارد
گاهی نیز به معنای آن است که فاعل اجازه ای انجام کاری را دارد
نکته هنگام سوالی کردن وجواب دادن و منفی کردن فعل اصلی نیز بصورت ساده در سوم شخص بکار می رود
ودر شکل منفی بصورت can't
can not=can't
I can't write poetry
من نمی توانم شعر بنویسم
ودر هنگام سوالی کردن به اول جمله می آید و جمله سوالی می شود
I can write poetryجمله خبری
من می توانم شعر بنویسم
جمله پرسشی can I write poetry?
آیا من می توانم شعر بنویسم
conversation
مکالمه
what do you do in your free time?
تو چیکار می کنی در وقت بیکاری؟
I love sports
من عاشق ورش هستم
what sports do like?
چه ورزشهایی را دوست داری؟
basketball, skating, football
بسکتبال و اسکیت و فوتبال
what sport do you play?
چه ورزشی را انجام می دهی؟
I play football
من فوتبال بازی می کنم
who do you play football with?
با چه کسانی فوتبال بازی می کنید؟
with some friends from the park
با تعدادی از دوستانم در پارک
when does your team practic?
کی تیم شما تمرین می کند؟
we practice on friday
ما تمرین می کنیم روز جمعه
what time do you practice on friday?
چه ساعتی روز جمعه شما تمرین می کنید
we start at nine o'clock in the morning
ما در ساعت نه صبح شروع می کنیم
what sport does you brother play?
چه ورزشی را برادر شما انجام می دهد؟
he plays basketball
او بسکتبال بازی می کند
he goes swimming too
او همچنین به شنا می رود
what do your parents think of sports?
نظر خانواده شما در مورد ورزش چه هست؟
they think it's good for us
آنها فکر می کنند که خوب هست برای ما
can for ability
there is talent show on the sunday
وجود دارد یک استعداد یابی در یک شنبه
what can I do?
من چه چیز می توانم انجام دهم؟
you can sing very well
شما می توانید بخوبی آواز بخواید
oh! thanks
اوه متشکرم
but you can too
همچنین شما هم می توانید
no, I can't sing at all
نه من نمی توانم به هیچ وجه
but I can play the piano
ولی می توانم پیانو بزنم
mehdi can fix cars
مهدی می تواند اتومبیل ها را تعمیر کند
can mehdi fix cars?
آیا مهدی می تواند اتومبیل ها را تعمیر کند
yes, he can fix cars
بله او می تواند اتومبیل ها را تعمیر کند
she can swim very well.
او می تواند خیلی خوب شنا کند
she can't cook very well.
او نمی تواند خوب غذا بپزد
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
Unit 9 Broccoli is good for you
some and any
نکته: کلمه some برای تعداد نامشخصی از اسمهای قابل شمارش مانند کتاب و مداد و ..... و برای مقادیر نا مشخصی اسم غیر قابل شمارش بکار می رود
درجملات منفی به جای some از کلمه any استفاده می شود
some وany هر دو در جمله پرسشی به کار می روند
some به معنای تعدادی و any به معنای هیچ می باشد
for example:
I have some books.
من تعدادی کتاب دارم
I have some money.
من مقداری پول دارم
تذكر1 : در جمـــلات منفي مي توانيم تركيب not any را حذف كرده و بجاي آنــــها كلمـه ي no را قـرار دهيم . no نيز همــانند some و any هم قبل از اسمهاي قابــــل شمارش جمـع و هم قبــــل از اسمهاي غير قابل شمارش بكار مي رود
تذكر2 : no در جملات مثبت بكار مي رود ولي به جمله مفهوم منفي مي بخشد .
for example:
There are not any pens on the table.
وجود ندارند خودکارهای روی میز
There are no pens on the table.
وجود ندارند خودکارهای روی میز
I did not drink any milk.
من شیری ننوشیدم
I drank no milk.
من شیری ننوشیدم
پرسش
do you need some pencils?
آیا شما تعدادی مداد نیاز دارید
do you need any pencils?
آیا شما تعدادی مداد نیاز دارید
جمله مثبت
I need some pencils
من تعدادی مداد نیاز دارم
جمله منفی
I don't need any pencils
من به مدادها نیازی ندارم
adverbs of frequency
قیدهای تکرار
always همیشه
usually معمولاً
often اغلب
sometimes بعضی وقتها
seldom بندرت
nevre هرگز
قیدهای تکرار یک کلمه ای در جملات پرسشی نیز قبل از فعل اصلی می آیند. در مورد جملاتی که در آنها مشتقات be آمده است نیز هنگام سوالی کردن تنها کافی است فعل را به اول جمله بیاوریم وبقیه جمله را همانطور که هست ذکر کنیم
کلمه ever به معنای هیچوقت فقط در جملات پرسشی می آید ودر جملات خبری مثبت نمی آید محل آن هم مثل قیود تکراریک کلمه بعد از فعل کمکی و قبل از فعل اصلی است
ever یک قید عمومی است
مثال:
سوالی کردن با فعل to be یعنی (am /is are)
mehdi is always tired جمله خبری
مهدی همیشه خسته است
جمله پرسشی is mehdi always tired?
آیا همیشه مهدی خسته است
در جملاتی که فعل کمکی وجود نداشته باشد از فعل کمکی do یا does استفاده می کنیم
مثال:
mehdi always studiesin the morning جمله خبری
مهدی هر صبح مطالعه می کند
does mehdi always study in the morning?
آیا مهدی هر روز صبح مطالعه می کند
توضح: همیشه بعد از استفاده از فعل کمکیdoes فعل اصلی بصورت شکل ساده بکار می رود
conversation
مکالمه
what do you need?
تو چه نیاز داریی؟
I need some bread and some fish
من مقداری نان و ماهی نیاز دارم
do we need any meat?
آیا ما مقداری گوشت نیاز داریم؟
we need some meat
ما مقداری نیاز داریم
we don't need any meat
ما نیازی به گوشت نداریم
do we need any soda?
آیا ما نیاز به سودا داریم؟
yes, lets get some soda
بله برویم با هم مقداری سودا بخریم
no, we don't need any
نه ما نیازی نداریم
we need some potatoes
ما مقداری گوجه نیاز داریم
do we need any potatoes?
آیا مقداری گوجه نیاز داریم؟
mehdi needs some new shirts
مهدی تعدادی پیراهن جدید نیاز دارد
does mehdi need some new shirts?
آیا مهدی تعدادی پراهن جدید نیاز دارد؟
mehdi doesn't need any new shirt
مهدی نیازی به پراهن جدید ندارد
mehdi and ali need some apples
مهدی وعلی تعدادی سیب نیاز دارند
they don't need any apples
آنها نیازی به سیب ندارند
do you have any stamps?
آیا تو تعدادی تمبر دارید؟
yes, I do
بله
yes, I have some
بله من تعدادی دارم
no , I don't
نه
no, I don't have any
نه من ندارم
mehdi has some flowers
مهدی تعدادی گل دارد
does mehdi have some flowers?
آیا مهدی تعدادی گل دارد؟
do you ever have cheese for breakfast?
آیا همیشه برای صبحانه پنیر می خورید؟
yes, I always do
بله همیشه
sometimes I do
بله معمولاً
I always do
بله معمولاً
no I never do
نه هرگز
do you ever eat breakfast?
آیا شما همیشه صبحانه می خورید؟
I always eat brakfast
من همیشه صبحانه می خورم
I usually eat breakfast
من معمولاً صبحانه می خورم
I sometimes eat break fast
من معمولاً صبحانه می خورم
I seldom eat breakfast
من بندرت صبحانه می خورم
I never eat brakfast
من هرگز صبحانه نمی خورم
does she ever eat fish for breakfast?
yes, she usually does
بله معمولاً
sometimes she does
بعضی وقتها
she sometime does
بله بعضی وقتها
she always eats fish for breakfast
او همیشه برای صبحانه ماهی می خورد
she usually eats fish for breakfast
او معمولاً برای صبحانه ماهی می خورد
she sometimes eats fish for breakfast
او بعضی وقتها برای صبحانه ماهی می خورد
she seldom eats fish for breakfast
او بندرت برای صبحانه ماهی می خورد
she never eats fish for breakfast
او هرگز برای صبحانه ماهی نمی خورد
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
Unit 8 What do you do?
simple present wh- questions with do
هنگام استفاده از کلمه های پرسشیwhat , where و.......... جواب باید کامل داده شود
در بعضی جا ها do هم فعل کمکی است هم فعل اصلی
( بقیه جمله+ فعل اصلی+ فاعل + فعل کمکی + کلمه پرسشی)
مثال:
what do you do?
شما چیکار می کنید؟
توضیح در بالا what کلمه پرسشیdo فعل کمکی you ضمیر فاعلی do فعل اصلی می باشد
کلمات پرسشی
what به معنی چه یا چه چیزی
where به معنی کجا
who به معنیچه کسی
whom به معنای چه کسی را
whose به معنی مال چه کسی
when به معنای کی یا چه موقع
why به معنیچرا
نکته: در زبان انگلیسی محاوره ای و غیر رسمی بخصوص در بین آمریکایی ها کلمه who گاهی به جای whom نیز به کار می رود ولی در نوشته های رسمی باید هر کدام در جایگاه خود بکار برده شود
adjectives before nouns
be+ adgective
a police officer's job is streesful
کار پلیس استرس زا هست
adjective + noun
a police has streesful job
پلیس کار استرس زایی دارد
adjective یعنی صفت و noun اسم می باشدوbe هم فعل کمکی(am/ is/ are)
که استفاده صفت را بعد ازفعل کمکی و بعد از اسم را به ما نشان می دهد
conversation
where do you work?
شما کجا کار می کنید
I work in the company
من در شرکت کار می کنم
what do you do?
چکار می کنید؟
I'm engineer
من مهندس هستم
do you have a job?
آیا شما کار دارید
yes, I do
بله
where do you work?
شما کجا کار می کنید؟
I work in a hotel
من در هتل کار می کنم
what do you do?
چکار می کنید
I'm cashier
من صندوق دار هستم
does your brother have a job?
آیا برادر شما کار دارد؟
yes, he does
بله
where does he work?
او کجا کار می کند؟
He works in the office
او کار می کند در اداره
what does he do there?
او چکار می کند در آنجا؟
He is a manager
او مدیر است
what time do you start work?
چه زمانی کار شما شروع می شود؟
I start work at six in the morning
من شروع میکنم در ساعت شش صبح
when do you finish work?
کی کار تو تمام می شود؟
I finish work at two P.M
کارم در ساعت دو بعد از ظهر تمام می شود
do you have take a break in the afternoon?
آیا شما وقت استراحتی در بعد از ظهر دارید؟
yes, I do
بله
I take lunch break at one P.M
من وقت استراحتی برای نهار دارم در ساعت یک بعد از ظهر
do you like your job?
آیا شما کارتان را دوست دارید
yes , I do
بله
I like it a lot
من آن را خیلی دوست دارم
what's your brother name?
نام برادر شما چیست؟
his name is MAJID
نام او مجید است
what does Majid do?
مجید چیکار می کند؟
he is a judge
مجید قاضی هست
how does he like it?
چطور دوست دارد کارش را؟
he loves it
او عاشق اون هست
where does he live?
او کجا زندگی می کند
he lives in the tabriz
او در تبریز زندگی می کند
does MAJID live alone?
آیا مجید تنها زندگی می کند؟
yes, he does
بله
he lives alone
او تنها زندگی می کند
what time does he start work?
ساعت چند کار او شروع می شود
he starts work at seven o' clock in the morning
او کارش در ساعت هفت صبح شروع می شود
when does he finish work?
کی کار او تمام می شود؟
he finishes work at 3 P.M
او تمام می کند در ساعت سه بعد از ظهر
does he watch T.V?
آیا او تلوزیون تماشا می کند
no, he doesn't
نه
do you study english?
آیا شما انگلیسی می خونید؟
yes , I do
بله
I study english every day
من هر روز انگلیسی مطالعه می کنم
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
Unit 7 Does it have a view?
simple present short answer; how many
پاسخ کوتاه در زمان حال ساده
طرز سوالی کردن زمان حال ساده:
برای سوالی کردن جملات حال ساده ای که در آنها فعل اصلی بکار رفته از افعال کمکی do یا does استفاده می کنیم به این صورت که do و does را در اول جمله آورده. سپس فاعل و پس از آن فعل اصلی را می آوریم
تذکر: باید دقت شود تا در سوم شخص مفرد هنگام سوالی کردن جمله حرف s سوم شخص را از آخر فعل حذف کنیم
for example:
mehdi works in the morning.جمله خبری
مهدی صبح کار می کند
does mehdi work in the morning?جمله پرسشی
آیا مهدی صبح کار می کند
در مواردی که می خواهیم به پرسشهایی که در زمان حال ساده هستند پاسخ کوتاه بدهیم. حتماً باید از فعل کمکی استفاده کنیم
for example:
do you like coffee?
آیا شما قهوه دوست دارید؟
yes' I likeغلط است
بله من دوست دارم
yes, I do صحیح است
بله من دوست دارم
نکته: در زبان انگلیسی معمول در آمریکا فرم سوالی has به معنی داشتن به صورت does have می باشد یعنی مانند فعل اصلی با آن برخورد می شود
for example:
mehdi has a book
does mehdi have a book?
has mehdi a book?
هر دو فرم بالا صحیح است
گاهی اوقات فعل do در یک جمله هم فعل کمکی است هم فعل اصلی
for example:
do you do your homeworks carefully?
آیا تو تکالیفت را با دقت انجام می دهید
اسامی قابل شمارش وغیر شمارش:
اسمهایی مانند مداد و کتاب و میز وصندلی و سیب و ........... قابل شمارش
اسمهایی مانند جوهر و آب و هوا و قهوه و و.................. غیر قابل شمارش هستند
ما عموماً نمی توانیم عددی را در مقابل اسامی غیر قابل شمارش بیاوریم. به علاوه این اسامی دارای شکل جمع نیستند
نکته: در موارد خاصی اسامی غیر قابل شمارش همانند اسامی قابل شمارش به کار می روند و بالعکس
for example:
two coffee please
لطفاً دو تا قهوه
که در اینجا منظوراین فرد دو فنجان قهوه است
اسامی مانند cup (فنجان) و slice (تکه) piece (قطعه) اغلب با اسمهای غیر قابل شمارش می آیند مانند یک فنجان قهوه و یک تکه نان و یک قطعه کاغذ
for example:
some chairs
تعدادی صندلی
some furniture
تعدادی اسباب
some tomatoes
مقداری گوجه
some tomate soup
مقداری آش گوجه
some bananas
مقداری موز
some bread
مقداری نان
some orange juice
مقداری آب پرتقال
نکته: کلمه some برای تعداد نامشخصی از اسمهای قابل شمارش مانند کتاب و مداد و ..... و برای مقادیر نا مشخصی اسم غیر قابل شمارش بکار می رود
درجملات منفی به جای some از کلمه any استفاده می شود
some وany هر دو در جمله پرسشی به کار می روند
some به معنای تعدادی و any به معنای هیچ می باشد
there are
وجود دارند
there is
وجود دارد
for example:
there is a lamp in the living room
وجود دارد یک لامپ در اتاق نشیمن
there is no stove in the kitchen
وجود ندارد اجاق گاز در آشپزخانه
there isn't a stove in the kitchen
وجود ندارد اجاق گاز در آشپز خانه
there are some chairs in the kitchen
وجود دارند چند تا صندلی در آشپز خانه
there are no chairs in the living room
وجود ندارند صندلی ها در آشپزخانه
there aren't any chairs in the living room
هیچ صندلی در آشپزخانه وجود ندارد
many همراه شکل جمع اسمهای قابل شمارش به کار می رود
How many به معنی چند تا
for example:
How many books
چند تا کتاب
How many eggs
چند تا تخم مرغ
How many lamps
چند تا لامپ
How many shirts
چند تا پیراهن
پرسشی
How many rooms does the apartment have?
آپارتمان چند تا اتاق دارد؟
it has four rooms
آن چها تا اتاق دارد
How many chairs does the room have?
اتاق چند تا صندلی دارد
it has six chairs
آن شش تا صندلی دارد
How may brothers do you have?
چند تا برادر داری؟
I have two brothers
من دو تا برادر دارم
conversation
Guess what!
حدس بزن
I have a new apartment
من یک آپارتمان تازه دارم
what's it like?
آن چطوریه؟
it's really beautiful
آن واقعاً زیباست
do you live in an apartment?
آیا شما در آپارتمان زندگی می کنید
yes, I do
بله
no I don't
نخیر
does the apartment have view?
آیا آپارتمان شما منظره دارد؟
yes, it does
بله دارد
no it doesn't
نه ندارد
do you live alone?
آیا شما تنها زندگی می کنید؟
yes, I do
بله
does your brother live alone?
آیا برادر شما تنها زندگی می کند؟
yes, he does
بله
does mehdi's home have yard?
آیا خانه مهدی حیاط دارد؟
yes, it does
بله
no it doesn't
نخیر
it's great apartment
آپارتمان زیبایی هست
but I really need some furniture.
اما من نیاز دارم مقداری وسایل
what do you need?
شما چه چیز نیز دارید؟
I don't have a table in the kitchen
من در آشپز خانه صندلی ندارم
there isn't table in the kitchen
وجود ندارد صندلی در آشپزخانه
I don't have refrigerator
من یخچال ندارم
there isn't refrigerator
وجود ندار یخچال
I have some curtains on the windows
من تعدادی پرده روی پنجره دارم
there are some curtains on the windows
وجود دارند پرده ها روی پنجره ها
there aren't any curtains on the windows
وجود ندارند هیچ پرده های روی پنجره ها
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
Unit 6 My sister works downtown.
در زمان حال ساده بعد از فاعل یا ضمایر فاعلی فعل را بصورت ساده می آوریم
mehdi plays football
مهدی فوتبال بازی می کند
he plays football.
اوفوتبال بازی می کند
و برای سوالی کردن ازdo یا does استفاده می کنیم
مثال :
does mehdi play football?
آیا مهدی فوتبال بازی می کند؟
does he play football?
آیا او فوتبال بازی می کند؟
توضیح در سوم شخص مفرد یا غایب ازdoes و در بقیه از do استفاده می کنیم
ضمناً در سوم شخص مفرد از s یا es در آخر فعل استفاده می کنیم ولی هنگامی که جمله را سوالی می کنیم از does استفاده می کنیم s یا es از فعل حذف می شود
for example:
I work near here
من نزدیک اینجا کار می کنم
you work near here
شما نزدیک اینجا کار می کنید
she works near hear
او(مونث )در نزدیک اینجا کار می کند
he works near here
او (مذکر )در اینجا کار می کند
we work near here
ما نزدیک اینجا کار می کنیم
they work near hear
آنها نزدیک اینجا کار می کنند
سوالی کردن
do they work near here?
آیا آنها اینجا کار می کنند؟
does he work near here?
آیا او مذکر اینجا کار مکند؟
does mehdi work near here?
آیا مهدی نزدیک اینجا کار می کند؟
منفی کردن
در منفی کردن ازdon't یا ازdoesn't استفاده می کنیم
do not=don't
does not= doesn't
for example:
they don't work near here
آنها نزدیک اینجا کار نمی کنند
he doesn't work near here
او نزدیک اینجا کار نمی کند
mehdi doesn't work near here
مهدی نزدیک اینجا کار نمی کند
جمله درست کردن با افعال بی قاعده
I have
من دارم
you have
او دارد
she/ he/ it/ has
او یا آن دارد
we have
ما داریم
they have
آنها دارند
I have a book
من کتاب دارم
you have a book
شما کتاب دارید
she has a book
او مونث کتاب دارد
we have books
ما کتاب داریم
they have books
آنها کتاب دارند
I go to school
من می روم مدسه
you go to school
شما مدرسه می روید
he goes to school
او مذکر می رود مدرسه
mina goes to school
مینا می رود به مدرسه
my brother goes to school
برادر من می رود مدرسه
they go to school
آنها به مدرسه می روند
I do homework every day
من تکالیفم را هر روز انجام می دهم
you do your homework every day
شما تکالیفتان را هر روز انجام می دهید
she does home work every day
او مونث هرروز تکالیف انجام می دهد
they do their homework every day
آنها هر روز تکالیفشان را انجام می دهند
my sisters do their homework every day
خواهرهای من هر روز تکالیفشان را انجام می دهند
برای گفتن زمان
time expressions
early زود
late دیر
every day هر روز
on saturday درشنبه
on sunday در یک شنبه
on monday در دوشنبه
on tuesday در سه شنبه
on wednesday در چهار شنبه
on thursday در پنج شنبه
on friday در جمعه
on weekdays در روزهای هفته
on weekends در روز های آخر هفته
در زبان انگلیسی شنبه ویک شنبه weekends
و از دوشنبه تا جمعه weekdays
در بالا on به معنی در است
in the morning در صبح
in the afternoon در بعد از ظهر
in the evening در عصر
در بالا in به معنی در است
at nine o'clock در ساعت نه
at noon درساعت دوازده ظهر
at night در شب
at midnight در ساعت دوازده شب
در بالا at به معنی در است
conversation
مکالمه
do you get up early on weekends?
آیا شما روزهای آخر هفته زود از خواب بیدار می شوید؟
No I get up late
نه من دیر بیدار می شوم
what time do you get up?
ساعت چند بیدار می شوید؟
at noon
دردوازده ظهر
does she get up late?
آیا او( مونث) دیر بیدار می شود؟
what time does she get up?
او ساعت چند بیدار می شود؟
he gets up at six A.m
او در ساعت شش صبح بیدار می شود
what time does she have breakfast?
او در ساعت چند صبحانه می خورد؟
at seven o'clock
در ساعت هفت
How do you go to school?
شما چطور به مدرسه می روید؟
I take the taxi to school
من با تاکسی به مدرسه می روم
How does she go to work?
او چطور به مدرسه می رود
she walks to school
او پیاده به مدرسه می رود
what time do you go home?
شما ساعت چند به خانه می روید؟
I go home at one P.M
من ساعت یک بعد از ظهر به خانه می روم
when do you have english class?
کی شما کلاس زبان دارید؟
I have class on wedesday
من چهار شنبه کلاس زبان دارم
do you see your friends in the evening?
آیا شما عصر دوستان خودتان را می بینید؟
yes' I see them in the evening
بله من عصر آنها را می بینم
do you call your brothers?
آیا شما با برادران خودتون تماس می گیرید؟
yes' I usually call them
بله من معمولاً با آنها تماس می گیرم
does your brother have computer at home?
آیا برادر شما در خانه کامپیوتر دارد؟
yes' he has computer at home
بله او در خانه کامپیوتر دارد
does he go on the internet at home?
آیا او در خانه می تواند برود به اینترنت؟
yes' he goes on the internet at home
بله او می رود به اینتر نت در خانه
what time does he go to bed?
چه زمانی او می رود که بخوابد؟
he goes to bed at two A.M
او ساعت دو بامداد می رود که بخوابد
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
Unit 5 What are you doing?
http://amozeshzaban2010.blogfa.com/cat-4.aspx
ترجمه آهنگ های خارجی با لینک دانلود آهنگ
برای ساختن سوال با کلمه پرسشی در زمان حال استمراری یکی از
کلمات پرسشی را در ابتداای جمله می آوریم پس از آن مشتق
(Be(am/is/are و سپس فاعل یا ضمایر فاعلی و بعد
فعل اصلی را می آوریم وکلمه مورد پرسش را از جمله حذف می کنیم
For example:
mehdi is studing grammar.
مهدی گرامر می خواند
is mehdi studing grammar?
آیا مهدی گرامر می خواند؟
what is mehdi studing?
چه چیز مهدی می خواند؟
what are you doing?
چه کار می کنید؟
I'm going to work.
من می روم سر کار
what's mehdi doing?
مهدی چه کار می کند؟
he is working.
او کار می کند
mary is drinking tea
مری چای می نوشد
is mary drinking tea?
آیا مری چای می نوشد؟
what's mary drinking?
مری جه چیز می نوشد؟
cat is drinking milk.
گربه شیر می خورد
is cat drinking milk?
آیا گربه شیر می خورد
what's cat drinking?
گربه چه می نوشد؟
who is mehdi telephoneing?
مهدی به چه کسی تلفن می کند
mehdi is telephoning Mr. hamid
مهدی به حمید تلفن می کند
where is mehdi working?
مهدی کجا کار می کند؟
mehdi is working in the company
مهدی در شرکت کار می کند
who is mehdi helping?
مهدی به چه کسی کمک می کند
mehi is helping mary
مهدی به مری کمک می کند
where is hamid studying?
حمید کجا مطالعه می کند؟
Hamid is studying in the library.
حمید در کتاب خانه مطالعه می کند
what are mehdi and mary doing?
مهدی و مری چه کار می کنند؟
they are haveing lunch.
آنها نهار می خورند
who are eating lunch?
چه کسانی نهار می خورند؟
mehdi and mary are eating lunch.
what time is it?
what time is it?
It's forty five after twelve P.M OR
چهل و پنج دقیقه گذشته از دوازده
It's twelve- forty five P.M
دوازده چهل وپنج دقیقه
در زبان انگلیسی بعد از 12 شب ازA.M وبعداز 12 ظهر از P.M استفاده می کنند
خود 12 شب را بعنوان Mid night
و12 بعد از ظهر را بعنوان Noon
چرا از A.M یا از P.M استفاده می کنند؟
فرض کنید ساعت یک است
it's one o'clock A.M
یعنی ساعت یک شب است
it's one o'clock P.M
یعنی ساعت یک بعد از ظهر میباشد
For example:
It's five o'clock in the morning
it's five o'clock A.M
ساعت 5 صبح است
It's seven o'clock in the morning.
it's seven o'clock A.M
ساعت 7 صبح است
It's twelve o'clock
it's noon.
ساعت 12 ظهر است
it's four o'clock in the afternoon.
it's four P.M
ساعت 4 بعد از ظهر است
It's seven in the evening
it's seven P.M
ساعت 7 عصر است
it's twelve o'clock at night.
it's midnight
ساعت 12 شب است
it's one -thirty P.M
It's half after one p.m
it's half past one p.m
it's thirty after or past one p.m
ساعت یک نیم بعد از ظهر است
it's one -oh- five p.m
it's five( minutes) after one p.m
پنج دقیقه گذشته از یک
it's one- fifteen.
it's aquarter after one
یک ربع از یک گذشته
it's one- forty.
it's twelve to two
بیست دقیقه مونده به دو
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
Unit 4 I'm not wearing boots!
چنانکه در درس یک گفتیم صفت ملکی کلمه ای است که قبل از اسم
می آید ومالکیت را بیان می کند
1 – هر صيغه صفت ملكي خودش را دارد. اين صفات براي صيغه هاي مختلف به شرح زير هستند: |
صيغه هاي مفرد |
For example:
my books کتابهای من
your books کتابهای شما
his books (کتابهای او( مذکر
her books( کتابهای او( مونث
our books کتابهای ما
your books کتابهای شما
their books کتابهای آنها
where is my car?
ماشین من کجاست؟
the book is in my hand.
کتاب در دست من است
her book is interesting.
کتاب ایشان (مونث )جالبه
his car is new.
ماشین ایشان( مذکر) نو است
نکته هنگام استفاده از اسمها از s مالکیت استفاده می کنیم
For example:
Mehdi's hands
دستهای مهدی
Liz's car
ماشین لیزا
Mohsen's books
کتابهای محسن
is this Mehdi's cat?
آیا این گربه مهدی هست؟
دوستان گلم همیشه با ساختن جمله های ساده مهارت خود رابالا ببرید
Colors
what are your favorite colors?
رنگ های مورد علاقه شما چیست؟
My favorite colors are blue and pink.
رنگ های مورد علاقه من آبی وصورتی هستند
در جمله بالا what به معنی چه یا چه چیز می باشد وکلمه پرسشی می باشد
و are به معنی هستند وفعل کمکی ودر ایجا بعنوان فعل اصلی بکار رفته است
your وmy صفات ملکی می باشند
what is her favorite color?
رنگ مورد علاقه او (مونث) چیست؟
her favorite color is red.
رنگ مورد علاقه او مونث قرمز هست
در جمله بالا what کلمه پرسشی می باشد is فعل کمکی( در اینجا فعل اصلی)
وher صفت ملکی برای مونث می باشد
what's your father favorite color?
رنگ مورد علا قه پدر شما چیست؟
his favorite color is green.
رنگ مورد علاقه ایشان سبز است
در جمله بالا
what's =what is
your و his صفات ملکی می باشد
زمان حال استمراری : 1-برای بیان اعمالی که هم اکنون در حال انجام می باشد
I am watering the flowers now.
من اکنون گلها رو آب می دهم
some one is coming.
یک نفر داره میاد
2-برای بیان تکرار های غیر عمدی( تکرار های عمدی مربوط به زمان حال ساده اند)
I am always losing my pencil.
من همیشه مدادم رو گم می کنم
3- برای بیان آینده نزدیک از حال استمراری وحال ساده استفاده می کنیم
I am going to Tabriz tomorrow.
من فردا تبریز میرم
زمان حال استمراری :
فرمول :
اسم مصدر(فعل+am/is/are+(ing/+ فاعل یا( ضمایر فاعلی)
طرز منفی وسوال کردن زمان حال استمراری :
برای منفی کردن این زمان کافی است کلمه not را به مشتقات(Be( am/is/are
اضافه نماییم.
وبرای سوالی کردن آن کافی است جای مشتقات(Be( am/is/are را با فاعل عوض کنیم
For example:
سوالی کردن
you are watching a movie now.
شما حالا فیلم تماشا می کنید
are you watching a movie now?
آیا شما فیلم تماشا می کند حالا؟
منفی کردن
I am watching a movie now
حالا من فیلم تماشا می کنم
I amnot watching a movie now
من حالا فیلم تماشا نمی کنم
I am = I'm
You are = you're
He is = he's
She is = she's
It is = it's
We are = we're
You are = you're
They are = they're
I am not = I'm not
you are not = your're not = you are n't
he is not = he's not = he is n't
she is not = she's not = she is n't
we are not = we're not = we are n't
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
Unit 3 Where are you from?
همانطور که در درس ۲ گفتم
سوالی کردن با فعل کمی (to be(am/ is/ are
برای سوالی کردن جملاتی که در آنها فعل کمکیto be بکار رفته است کافی است این فعل راپیش از فاعل ذکر کنیم. به عبارت دیگر جای فعل را با فاعل عوض نماییم بدیهی است که در پایان جمله علامت سوال می گذاریم
مثال برای درس ۳
For example:
you are from Dezful.
شما اهل دزفول هستید
are you from Dezful?
آیا شما اهل دزفول هستید؟
yes, I am from Dezful.
بله من اهل دزفول هستم
no , I am not from Dezful.
نه من اهل دزفول نیستم
در جمله بالا فعل کمکیare بعنوان فعل اصلی و you بعنوان ضمیر فاعلی استفاده شده . هنگام جواب دادن باید از ضمیر فاعلی مناسب استفاده کنیم چون ازدوم شخص مفرد استفاده شده واز طرف مقابل باید ازI استفاده کنه برای جواب دادن
she is from tehran.
او اهل تهرانه
is she from tehran?
آیا او اهل تهرانه؟
yes , she is from tehran.
بله اون اها تهرانه
no, she is not from tehran.
نه او اهل تهران نیست
درجمله بالا is بعنوان فعل اصلی و she ضمیر سو م شخص مفرد برای مونث استفاده شده
Mehdi is from Tabriz.
مهدی اهل تبریز است
is mehdi from Tabriz?
آیا مهدی اهل تبریز است؟
Yes, he is from Tabriz.
بله مهدی اهل تبریز است
No, he is not from Tabriz.
نه مهدی اهل تبریز نیست
در جمله بالا مهدی سوم شخص مفرد است و is بهنوان فعل اصلی بکار رفته ودر جواب از ضمیر فاعلی مناسبhe مذکر استفاده شده
they are from iran.
آنها اهل ایران هستند
are they from iran?
آیا آنها اهل ایران هستند؟
Yes, they are from iran.
بله آنها اهل ایران هستند
No, they are not from iran
نه آنها اهل ایران نیستند
در جمله بالا they به معنی آنها ضمیر فاعلی می باشد. are بعنوان فعل اصلی جمله بکار رفته
Mehdi and mohsen are from Tabriz.
مهدی و محسن اهل تبریز هستند
are they from Tabriz?
آیا آنها اهل تبریز هستند؟
یا
are mehdi and mohsen from Tabriz?
آیا مهدی و محسن اهل تبریز هستند؟
we are from Japan.
ما اهل ژاپن هستیم
are we from Japan?
آیا ما اهل ژاپن هستیم؟
Yes, we are from Japan.
بله ما اهل ژاپن هستیم
در جمله بالا we به معنی ما و ضمیر فاعلی و are بعنوان فعل اصلی جمله بکار رفته است
دوستان گل خودم انگلیسی رو نمی توانید در عرض مدت کم یاد بگیرید
چون تکرار وتمرین است که مهارت های شمارو بالا می بره من به تمام
دوستان قول می دم اگه با گرامر ومکالمه های که به عزیزان تو این وب
آموزش میدم رو دنبال کنند در عرض یک سال می تونند خوب مکالمه
کنند
فرمول سوالی کردن با کلمه های پرسشی
سوالی فرمول
where + to be,( is , are) +ضمیر فاعلی (you , she/he/they)+from?
جواب
ضمیرفاعلی + to be + مکان و کشور و شهر
Where are you from?
اهل کجا هستی؟
I'm from Iran.
من اهل ایران هستم
I'm Iranian.
من ایرانی هستم
Where is she from?
او(مونث) اهل کجاست؟
She's from Seoul.
اواهل سئول هست
Where is he from?
او(مذکر )اهل کجاست
He's from Italy
اواهل ایتالیا هست
Where is your father from?
پدر شما اهل کجاست؟
He is from Pusan.
او اهل پوسان هست
Where is your mother from?
مادرت اهل کجاست؟
She's from Brazil.
او اهل برزیل هست
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
Unit 2 What's this?
در زبان انگلیسی (vowel) یعنی حروف صدا دار (a,e,i ,o,u) وبقیه حروف (consonant) یعنی حروف بی صدا که بقیه حروف انگلیسی را در بر می گیرد
An + vowel sound
A + consonant sound
For example:
This is a book.
This is an English book.
This is a notebook.
This is an eraser.
توضیح . همانطور که می بینید به اولین حرف اشیا نگاه می کنیم و قبل از آن از اگر vowel بود از an و در غیر این صورت از a استفاده می کنیم.
this/It ,these/ they
همیشه درمفرد از
this/It
ودر جمع از
these/ they
For example:
this is a car.
این ماشینه
it's a car.
این ماشینه
در جمع
these are cars.
اینها ماشینه
they are cars.
اینها ماشینه
در جمع از are و در مفرد از is استفاده میشود.
It's = It is
they'er = they are
کلمه پرسشی what که به معنی (چه) یا (چه چیزی) بوده وبرای پرسش در مورد اشیاء به کار می رود.اگر همراه یک اسم باشد به معنی کدام می باشد.مانند
what car
کدام ماشین
در مفرد از
what's = what is
For example:
what's this?=what is this?
این چیست؟ یا این چیه؟
it's an english book.
این یک کتاب انگلیسی هست.
what's this?
این چیست؟
this is a car
این یک ماشین هست
در جمع از
what're=what are
For example:
what are these?
what are they?
اینها چیست؟ یا اینها چیه؟
these are books or they're books
اینها کتاب هستند
فرمول در مفرد
? this+ فعل کمکی(is) + کلمه پرسشی
what + is + this?
فرمول در جمع
?these or they+ فعل کمکی(are)+کلمه پرسشی
what+ are+these or they?
سوالی کردن با فعل کمی (to be(am/ is/ are
برای سوالی کردن جملاتی که در آنها فعل کمکیto be بکار رفته است کافی است این فعل راپیش از فاعل ذکر کنیم. به عبارت دیگر جای فعل را با فاعل عوض نماییم بدیهی است که در پایان جمله علامت سوال می گذاریم
For example:
The book is yellow.
کتاب زرد است
Is the book yellow?
آیا کتاب زرد است؟
در اینجا is بعنوان فعل جمله و the book بعنوان فاعل جمله
The table is new.
میز تازه است
Is the table new?
آیا میز تازه است؟
نکته: هنگامی که اینگونه پرسشها رو بکار می بریم, شنونده مجبور است پاسخ بلی یا خیر بدهد.
For example:
Is the pen new?
آیا خودکار تاره است؟
Yes, it is
بله هست
No, it’s not
نه نیست
Is this your wallet?
آیا این کیف شماست؟
Yes, it is
بله هست
No, it’s not
نه نیست
تعریف اسم (noun) : کلمه ای است که برای نامیدن اشخاص یا اشیاء و غیره بکار می رود در جملات بالاthe book, the table, the pen, و اسم انسانها و اشیاء و حیوانات وغیره.....................
کلمه پرسشی where به معنی کجا می باشد و برای پرسش در مورد مکان به کار
می رود.
هنگام سوای کردن با افعال (to be ( am/ is are
بصورت زیر بکار می رود
در مفرد where is
در جمع where are
For example:
where is my pen?
مداد من کجاست؟
where is your book?
کتاب شما کجاست؟
where are my keys?
کلیدهای من کجاست؟
where are your earrings?
گوشواره های شما کجاست؟
در این نوع پرسش ها باید جواب کامل بدهیم واز(prepositions) که حرف اضافه می باشند استفاده می کنیم
داخل in
روی on
در جلو in front of
در کنار next to
behind در عقب
در زیر under
For example:
where is my unbrella?
چتر من کجاست؟
it's on the table.
آن روی میز است
where are my books?
کتاب های من کجاست؟
they are in your briefcase.
آنها داخل کیف شماست
where is your cell phone?
it's next to television.
آن کنار تلوزیون است
where are your shoes?
کفش های شما کجاست؟
they are in front of my car.
آنها جلو ماشینم هستند
where is my pen?
مداد من کجاست؟
it's under the table.
آن زیر میز هست
where are her boots?
چکمه های او(مونث) کجاست؟
they are in behind yard.
آنها پشت حیاط هستند
دوستانmy, your, her در جلات بالا صفات ملکی هستند که که درس یک با آنها
آشنا شدیم
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
New interchange: English for international communication
By Jack C. Richards
Unit 1 It's nice to meet you.
تعریف فاعل در انگلیسی
یعنی کسی که می خواهد کاری را انجام دهد.
تعریف فعل
یعنی عملی که انجام می شود.
تعریف صفت
یعنی ویژگی که به چیزی نسبت داده می شود.
دستور زبان يا گرامر اين درس درباره «صفت ملكي» مي باشد. «صفت ملكي» كلمه اي است كه قبل از اسم مي آيد و مالكيت را بيان مي كند
|
صفات ملکی نكته ها :
|
صيغه هاي مفرد |
اين صفات ملكي قبل از اسم مي آيند و مالكيت آن شيء را بر انسان بيان مي كنند. مانند: |
My car اتومبيل من |
تعریف ضمایر فاعلی: ضمایر فاعلی به جای اسم می نشیند واز تکرار مکرر آن جلوگیری می کنند
1-ضمایر فاعلی : I ,you, he/she /it ,we ,you ,they
جمع |
مفرد |
|
we | I |
اول شخص |
you | you |
دوم شخص |
they |
he, she, it |
سوم شخص |
|
۲- فعل کمکی (to be(am, is ,are
در زبان انگلیسی فعل کمکی (to be(am, is ,are در زمان حال ساده (was, were ) در گذشته و(been) در اسم مفعول استفاده می شود اینها فعل های کمکی هستند وگاهی هم بعنوان فعل اصلی استفاده می شوند .
فرم مخفف(Contraction)
I am = I'm
You are = you're
He is = he's
She is = she's
It is = it's
We are = we're
You are = you're
They are = they're
John is busy = john's busy
توضیح: فرم مخفف بیشتر در محاوره ونوشته های غیر رسمی استفاده می شود و فرم کامل در نوشته های رسمی
در زبان انگلیسی قبل از اسم آقایان از .Mrاستفاده می شود وبرای خانم ها یی که ازدواج نکرده انداز Miss وبرای خانم هایی که ازدواج کرده اند . Mrsاستفاده می شود
For example
Mr.Hamid
Miss Lisa
Mrs.Morgan
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
فهرست افعال بی قاعده (نامنظم)
در جدول زير مهمترين و رايجترين افعال بیقاعده به همراه معنی آنها آورده شده است. بديهی است تعداد افعال ياد شده بيشتر از اين مقدار است، اما چون يادگيری آنها برای زبانآموزان چندان الزامی نيست، از ذکر آنها خودداری شده است.
مصدر |
گذشته ساده |
اسم مفعول |
معاني اصلی |
arise |
arose |
arisen |
برخاستن، بلند شدن، رخ دادن |
awake |
awoke |
awoken |
بيدار کردن، بيدار شدن |
be |
was, were |
been |
بودن، وجود داشتن |
beat |
beat |
beaten |
زدن، شکست دادن |
become |
became |
become |
شدن، درخور بودن |
begin |
began |
begun |
آغاز کردن، آغاز شدن |
bend |
bent |
bent |
خم کردن، خم شدن |
bet |
bet |
bet |
شرط بستن |
bid |
bid |
bid |
پيشنهاد دادن |
bite |
bit |
bitten |
گاز گرفتن |
blow |
blew |
blown |
دميدن، وزيدن |
break |
broke |
broken |
شکستن، قطع کردن |
bring |
brought |
brought |
آوردن، موجب شدن |
broadcast |
broadcast |
broadcast |
منتشر کردن، اشاعه دادن |
build |
built |
built |
ساختن، بنا کردن |
burn |
burned/burnt |
burned/burnt |
سوختن، سوزاندن |
buy |
bought |
bought |
خريدن |
catch |
caught |
caught |
گرفتن، بدست آوردن |
choose |
chose |
chosen |
انتخاب کردن، گزيدن |
come |
came |
come |
آمدن، رسيدن |
cost |
cost |
cost |
ارزيدن، ارزش داشتن |
cut |
cut |
cut |
بريدن، زدن، چيدن |
deal | dealt | dealt | معامله کردن، رفتار کردن |
dig |
dug |
dug |
کندن، حفر کردن، کاوش کردن |
do |
did |
done |
انجام دادن، (عمل) کردن |
draw |
drew |
drawn |
کشيدن، ترسيم کردن |
dream |
dreamed/dreamt |
dreamed/dreamt |
خواب ديدن، رويا ديدن |
drink |
drank |
drunk |
آشاميدن |
drive |
drove |
driven |
راندن، بردن |
eat |
ate |
eaten |
خوردن |
fall |
fell |
fallen |
افتادن، پايين آمدن |
feel |
felt |
felt |
احساس کردن، لمس کردن |
fight |
fought |
fought |
جنگ کردن، نزاع کردن |
find |
found |
found |
پيدا کردن |
fly |
flew |
flown |
پرواز کردن |
forget |
forgot |
forgotten |
فراموش کردن |
forgive |
forgave |
forgiven |
بخشيدن، عفو کردن |
freeze |
froze |
frozen |
منجمد شدن، يخ بستن |
get |
got |
gotten |
گرفتن، بدست آوردن |
give |
gave |
given |
بخشيدن، دادن (به) |
go |
went |
gone |
رفتن، رهسپار شدن |
grow |
grew |
grown |
رشد کردن، بزرگ شدن، روئيدن |
hang |
hung |
hung |
آويختن، آويزان کردن، به دار آويختن |
have |
had |
had |
داشتن |
hear |
heard |
heard |
شنيدن |
hide |
hid |
hidden |
پنهان کردن، پنهان شدن |
hit |
hit |
hit |
زدن، خوردن به |
hold |
held |
held |
نگهداشتن، گرفتن |
hurt |
hurt |
hurt |
آزردن، آسيب زدن (به) |
keep |
kept |
kept |
نگاه داشتن، محافظت کردن |
know |
knew |
known |
دانستن |
lay |
laid |
laid |
گذاشتن، نهادن، نصب کردن |
lead |
led |
led |
رهبري کردن، بردن، هدايت کردن |
learn |
learned/learnt |
learned/learn |
آموختن، ياد گرفتن |
leave |
left |
left |
ترک کردن، واگذاردن |
lend |
lent |
lent |
وام دادن، قرض دادن |
let |
let |
let |
گذاشتن، اجازه دادن |
lie |
lay |
lain |
دراز کشيدن |
lose |
lost |
lost |
گم کردن، از دست دادن |
make |
made |
made |
درست کردن، ساختن |
mean |
meant |
meant |
معني دادن |
meet |
met |
met |
ملاقات کردن، مواجه شدن (با) |
pay |
paid |
paid |
پرداختن، پول (چيزي را) دادن |
put |
put |
put |
گذاشتن |
read /ri:d/ |
read /red/ |
read /red/ |
خواندن |
ride |
rode |
ridden |
سوار شدن، سواري کردن |
ring |
rang |
rung |
زنگ زدن |
rise |
rose |
risen |
برخواستن، بالا رفتن، طلوع کردن |
run |
ran |
run |
دويدن، روان شدن، گريختن |
say |
said |
said |
گفتن |
see |
saw |
seen |
ديدن |
sell |
sold |
sold |
فروختن، به فروش رفتن |
send |
sent |
sent |
فرستادن |
shoot |
shot |
shot | تير يا گلوله زدن (به)، تيراندازي کردن |
show |
showed |
showed/shown |
نشان دادن |
shut |
shut |
shut |
بستن، بسته شدن |
sing |
sang |
sung |
(آواز) خواندن |
sink |
sank |
sunk |
غرق شدن |
sit |
sat |
sat |
نشستن، نشاندن |
sleep |
slept |
slept |
خوابيدن |
speak |
spoke |
spoken |
صحبت کردن، حرف زدن |
spend |
spent |
spent |
خرج کردن |
stand |
stood |
stood |
ايستادن، تحمل کردن |
swim |
swam |
swum |
شنا کردن |
take |
took |
taken |
گرفتن، بردن، خوردن برداشتن |
teach |
taught |
taught |
آموختن، ياد دادن |
tear |
tore |
torn |
پاره کردن، پاره شدن |
tell |
told |
told |
گفتن |
think |
thought |
thought |
فکر کردن، گمان کردن |
throw |
threw |
thrown |
پرت کردن، انداختن |
understand |
understood |
understood |
فهميدن |
wake |
woke |
woken |
بيدار کردن، بيدار شدن |
wear |
wore |
worn |
پوشيدن، بر تن داشتن |
win |
won |
won |
پيروز شدن، بردن |
write |
wrote |
written |
نوشتن |
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
ضمایم پرسشی
ضمايم پرسشی پرسشهای کوتاهی هستند که به انتهای يک جمله (در انگليسی محاورهای) افزوده میشوند.
به جملات زير دقت کنيد:
-
You are a teacher, aren't you?
(شما يك معلم هستيد، اينطور نيست؟) -
Farhad works hard, doesn't he?
(فرهاد سخت کار ميکند، اينطور نيست؟)
در مثالهای بالا aren't you و doesn't he ضمايم پرسشی هستند.
قواعد ساختن ضمايم پرسشي
1- ضمايم پرسشی از دو کلمه ساخته میشوند: يک ضمير فاعلی پس از يک فعل کمکی:
|
2- فاعل آن با فاعل جمله اصلی مطابقت میکند:
-
Jim plays football, doesn't he?
-
The students will be arriving soon, won't they?
3- فعل کمکی آن با فعل کمکی جمله اصلی مطابقت میکند، با اين تفاوت که:
الف- اگر جمله اصلی مثبت باشد، «ضميمه پرسشی» منفی، و اگر جمله اصلی منفی باشد «ضميمه پرسشی» مثبت خواهد بود.
-
It wasn't an interesting film, was it?
-
They will finish their job, won't they?
-
You wouldn't tell anyone, would you?
ب- اگر هيچ نوع فعل کمکی در جمله اصلی وجود نداشت از does، do و يا did (با توجه به زمان جمله) استفاده میکنيم:
-
He plays the piano, doesn't he?
-
You look well today, don't you?
-
You sold your car, didn't you?
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
قیدها
از قيدها برای اضافه کـردن اطلاعاتی بـه يک عبارت استفاده میشود. همچنين قيدها میتوانند به يک کلمه ديگر از جمله به يک صفت يـا قيد ديگر نيز اطلاعاتی اضـافه کننـد کـه در ايـن صورت معرف (modifier) ناميده میشوند.
انواع قيد
قيود اقسام مختلفی دارند که در اينجا به پنج نوع متداول آنها اشاره میشود:
1- قيد حالت:
well, how, quickly, slowly, hard, fast, angrily, ...
-
The children are playing happily.
(بچهها دارند با خوشحالی بازی میکنند)
-
Snails crawl very slowly.
(حلزونها خیلی به آرامی میخزند)
2- قيد مکان:
up, down, there, here, above, below, near, ...
- How long have you been waiting here?
(شما چه مدتی اينجا منتظر بودهايد؟)
3- قيد زمان:
today, yet, still, recently, soon, now, then, ...
- You can stay with us until then.
(تا آن موقع میتوانيد با ما بمانيد)
4- قيد مقدار:
very, too, so, quite, much, rather, ...
- They are not really my parents.
(آنها واقعاً والدين من نيستند)
5- قيد تکرار:
twice, sometimes, often, always, never, ...
- Sometimes I write to him.
(گاهی به او نامه مینويسم)
جای قيدها
سه جا يا مکان اصلی برای قيدها وجود دارد:
1- در ابتدای عبارت (قبل از فاعل) (ابتدايی)
قيد |
فاعل |
عبارت فعلي |
+ ... |
Sometimes |
she |
arrives |
late. |
2- در ميانه جمله (ميانی):
الف) بعد از اولين فعل معين:
فاعل |
اولين فعل معين |
قيد |
بقيه عبارت فعلي |
+ ... |
She |
has |
always |
arrived |
late. |
ب) پس از فعل be:
فاعل |
BE |
قيد |
+ ... |
She |
is |
always |
late. |
ج) اگر فعل معينی وجود ندارد، قبل از فعل مسندی (قابل صرف):
فاعل |
قيد |
فعل مسندی |
+ ... |
She |
sometimes |
arrives |
late. |
3- در انتهای عبارت (پايانی):
فاعل |
عبارت فعلی |
+... |
قيد |
She |
arrives |
late |
sometimes. |
در جدول زير متداولترين مکان قيدها در جملات نشان داده شده است:
نوع قيد |
مکان قيد |
مثال |
حالت |
پايانی |
He never drives fast. |
مکان |
پايانی |
We can stay there. |
زمان |
پايانی |
I'll see you tomorrow. |
مقدار |
ميانی |
This book is rather boring. |
تکرار |
ميانی |
I have never seen him before. |
|
گاهی اوقات ممکن است بيش از يک نوع قيد در انتهای جمله ظاهر شود. در اين صورت معمولاً ترتيب قرارگيری آنها در جمله بدين صورت خواهد بود:
|
ساختار قيد
از لحاظ فرم و ساختار میتوان قيدها را به سه دسته طبقه بندی کرد:
1- قيدهايی که با اضافه کردن ly به يک صفت ساخته میشوند، مانند:
slow → slowly
brave → bravely
quick → quickly
2- قيدهايی که همان ساختار صفات را دارا هستند، يعنی هم میتوانند به صورت قيد به کار روند و هم به صورت صفت. برخی از مهمترين آنها عبارتند از:
just, well, right, far, forward, early, hard, straight, pretty, little, fast, late, left, backward, deep, direct, near, wrong
3- قيودی که اصلاً ارتباطی با صفات ندارند. مانند:
so, now, very, there, here, too, as, quite
چند نکته املايی
گفتيم که بسياری از قيدها با اضافه شدن ly به يک صفت ساخته میشوند. اما هميشه به اين سادگی نيست:
1- y در انتهای کلمه به i تبديل میشود:
gay → gaily
2- e در انتهای کلمه همچنان باقی میماند:
strange → strangely
ولی چند استثنا وجود دارد:
true → truly
due → duly
whole → wholly
3- در صفاتی که به able يا ible ختم میشوند، e در انتهای کلمه حذف میشود و y جای آن را میگيرد:
probable → probably
possible → possibly
4- صفاتی که به يک حرف با صدا و يک L ختم میشوند، طبق روش معمول ly میگيرند:
actual → actually
general → generally
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
صفات
صفات کلماتی هستند که کیفیت و چگونگی افراد، اشیاء، مکانها و ... را بیان میکنند. صفت تنها یک حالت دارد؛ یعنی اینکه با اسم مفرد یا جمع، مذکر یا مؤنث بطور یکسان بکار میرود:
-
a young man/woman
-
young men/women
اما تنها موارد استثناء، صفات this و that میباشند که پیش از اسامی جمع به these و those تبدیل میشوند:
this book - those books, that boy - those boys
مکان صفات
صفتها میتوانند در موقعیتها و جاهای مختلفی در یک جمله ظاهر شوند که در زیر به مهمترین این موقعیتها اشاره میشود:
1- قبل از یک اسم:
a good man, an old car, the green carpet
گاهی بیش از یک صفت، اسمی را توصیف میکنند:
a good young man, the beautiful green carpet
2- پس از فعل be:
-
You are beautiful. ((شما زیبا هستید.
-
She is fat. ((او چاق است.
-
The bus is late. ((اتوبوس تاخیر دارد.
بجز فعل be، افعال دیگری نیز مانند seem، look، become و stay میتوانند قبل از صفت قرار بگیرند:
-
It looks interesting. (جالب به نظر میرسد.)
-
It is becoming sunny. (هوا دارد آفتابی میشود.)
3- پس از the، که در این صورت کلمه اصلی یک عبارت اسمی محسوب میشود:
-
the young جوانان
-
the old پیران
-
the dead مردگان
-
the English انگلیسیها
(برای کسب اطلاعات بیشتر به موارد کاربرد حرف تعريف معين (the) مراجعه کنید.)
4- بعد از برخی افعال، یک صفت میتواند به دنبال مفعول بیاید:
صفت |
مفعول |
فعل |
فاعل |
secret. |
her past |
kept |
She |
mad. |
me |
is driving |
The noise |
lucky. |
myself |
consider |
I |
angry. |
him |
made |
Her behaviour |
ترتیب صفات
میدانیم که صفتها معمولاً قبل از اسم میآیند، اما اگر بیش از یک صفت اسمی را توصیف کنند، در اینصورت صفتها معمولاً به ترتیب خاصی قرار میگیرند. هر چند ترتیب قرار گیری صفتها پیش از یک اسم همیشه ثابت نیست، اما جدول زیر به شما کمک میکند تا نحوهی جاگیری کلی آنها را یاد بگیرید:
|
6 جنس |
5 ملیت |
4 رنگ |
3 سن |
2 اندازه |
1 بیان عقیده یا احساس |
|
flower |
|
|
yellow |
|
|
beautiful |
a |
nurse |
|
Indian |
|
young |
|
handsome |
that |
tables |
wooden |
|
|
|
big |
|
those |
cat |
|
Persian |
white |
old |
|
|
an |
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
ادامه صفات
صفات تفضیلی و عالی
بیشتر صفتها میتوانند هر دو حالت تفضیلی (با افزودن -er یا more) و عالی (با افزودن -est یا most) را داشته باشند. در ادامه نحوه ساخت هر دو حالت را خواهید آموخت.
|
تفضیلی |
عالی |
large بزرگ |
larger بزرگتر |
the largest بزرگترین |
tall بلند |
taller بلندتر |
the tallest بلندترین |
beautiful زیبا |
more beautiful زیباتر |
the most beautiful زیباترین |
1- نحوه ساخت صفات تفضیلی:
الف- با افزودن -er به انتهای صفات یک هجایی:
old, older
bright, brighter
ب- با افزودن more به ابتدای صفات چند هجایی:
difficult, more difficult
interesting, more interesting
2- نحوه ساخت صفات عالی:
الف- با افزودن -est به انتهای صفات یک هجایی
old, oldest
bright, brightest
ب- با افزودن the most به ابتدای صفات چند هجایی:
difficult, the most difficult
interesting, the most interesting
صفات نامنظم
|
تفضیلی |
عالی |
good |
better |
the best |
bad |
worse |
the worst |
far |
further |
the furthest |
little |
less |
the least |
many |
more |
the most |
much |
more |
the most |
old |
older/elder |
the oldest/eldest |
چند نکته املایی
1- صفاتی که به y ختم میشوند، حتی اگر چند هجایی باشند نیز از همان قواعدی استفاده میکنند که برای صفات یک هجایی بکار میروند، اما باید توجه داشته باشید که در اینصورت موقع اضافه کردن er و est، اy به i تبدیل میشود:
pretty, prettier, prettiest
happy, happier, happiest
funny, funnier, funniest
2- هنگام اضافه کردن er یا est به انتهای صفات یک هجایی که دارای یک حرف با صدا هستند و به یک حرف بیصدا ختم میشوند (مانند big)، حرف بیصدای آخر تکرار میشود:
big, bigger, biggest
sad, sadder, saddest
hot, hotter, hottest
fat, fatter fattest
ولی اگر صفتی دارای بیش از یک حرف صدادار بود، در این صورت حرف بیصدای آخر تکرار نمیشود:
great, greater, greatest
3- صفاتی که به e ختم میشوند، هنگام اضافه کردن er یا est، اe خود را از دست میدهند:
blue, bluer, bluest
large, larger, largest
strange, stranger, strangest
مقایسه
1- صفت قیاسی همتراز: برای مقایسه افراد، مکانها، اشیاء و ...، وقتیکه هیچ تفاوتی میان آنها وجود نداشته باشد از ساختارهای زیر استفاده میکنیم:
as + صفت + as |
مثبت: |
|
|
||
not as + صفت + as |
منفی: |
-
I'm as happy as you. (من به اندازه تو خوشحال هستم.)
-
Farhad is almost as tall as his father. (فرهاد تقریباً به بلندی پدرش است.)
-
Our house is not as expensive as your house.
(خانه ما به گرانی خانه شما نیست.)
-
A cheetah is not so dangerous as a lion.
(یوزپلنگ به اندازه شیر خطرناک نیست.)
2- صفت قیاسی تفضیلی: برای مقایسه دو شخص، دو چیز و ... از صفت تفضیلی به همراه کلمه than استفاده میشود:
-
She looks younger than my mother.
(از مادرم جوانتر به نظر میرسد.)
-
I think writing is easier than speaking.
(گمان میکنم نوشتن از صحبت کردن راحتتر است.)
-
The man on the right is taller than the man on the left.
(مرد سمت راستی از مرد سمت چپی بلندتر است.)
3- صفت قیاسی عالی: برای مقایسه بیش از دو شخص یا دو چیز از صفت عالی استفاده میشود:
-
He's the oldest teacher in our school.
(او مسن ترین معلم مدرسه ماست.)
-
It must be the most expensive car in the world.
(این باید گرانترین اتومبیل جهان باشد.)
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
فعال کمکی (معین)
افعال کمکی یا معین (auxiliary verbs) معمولاً قبل از یک فعل دیگر (فعل اصلی) در جمله قرار میگیرند و کارشان کمک به فعل اصلی جمله در تشکیل عبارات فعلی میباشد.
افعال کمکی را میتوان به دو دسته تقسیم نمود:
افعال کمکی اصلی |
be, have, do |
|||||
افعال کمکی وجهی |
|
ویژگیهای افعال کمکی
الف) افعال کمکی اصلی
حالت سوم شخص مفرد (-s form)، گذشته ساده و اسم مفعول (قسمت سوم فعل) آنها نامنظم (بی قاعده) است:
past participle |
past tense |
-s form |
be: have: do: |
been
had done |
was / were
had did |
is
has does |
ب) افعال کمکی وجهی
1- در حالت سوم شخص مفرد (بر خلاف افعال معمولی) -s نمیگیرند:
-
She can play the piano quite well. (not: She cans ...)
-
He must work harder. (not: He musts ...)
2- در جملات پرسشی و منفی، از فعل کمکی دیگری استفاده نمیکنند:
-
What would you buy if you won the lottery?
(not: What did you would buy ...)
3- هیچگاه to بعد از آنها قرار نمیگیرد (به استثنای ought to و used to):
-
You should phone the police immediately. (not: you should to phone ...)
4- هیچگاه -ed یا -ing نمیگیرند:
musting, musted
5- هیچگاه با همدیگر به کار برده نمیشوند:
-
I might could wash the car.
قابلیت های مختلف افعال کمکی
1- برای منفی کردن یک جمله کافی است پس از فعل کمکی، not اضافه کنید و یا از حالت مخفف آن استفاده کنید:
She will come → She will not (won't) come.
2- برای پرسشی کردن یک جمله، فعل کمکی را قبل از فاعل جمله قرار دهید:
She will come → Will she come?
3- گاهی میتوان فعل اصلی پس از فعل کمکی را حذف کرد به شرط آنکه معنی آن (با توجه به شرایط) واضح باشد:
-
'Will she come tonight?' 'No, she can't.' (='she can't come.')
-
'I've never been to China. Have you?'
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
اسمها
اسمها گستردهترين اقسام کلمات را تشکيل ميدهند. بطور کلی در زبان انگليسی ميتوان اسامی را در دو دسته طبقهبندی کرد: اسامی قابل شمارش و اسامی غير قابل شمارش:
اسامی قابل شمارش آن دسته از اسامی هستند که میتوانند شمرده شوند. اين بدين معنی است که ميتواند بيش از يکی از آنها وجود داشته باشد.
اسامی غير قابل شمارش اسامی هستند که قابل شمردن نيستند (مانند water يا آب). اين اسامی تنها بصورت مفرد بکار میروند و حالت جمع ندارند.
چند مثال
1- اسامی قابل شمارش:
جمع |
مفرد |
the boys |
the boy |
some answers |
an answer |
those cars |
that car |
2- اسامی غير قابل شمارش:
paper, wood, coal, silk, wool, cotton |
بسياری از مواد و مصالح |
gold, iron, silver, steel |
فلزات |
fish, fruit, sugar, meat, cheese, bread |
مواد غذايی |
water, oil, milk, tea, air, steam, oxygen |
مايعات و گازها |
money, music, noise, land, hair, ice, snow |
چيزهای ديگر |
ويژگيهای اسامی قابل شمارش و غير قابل شمارش
اسمهای قابل شمارش:
1- ميتوانند به دنبال an، a يا one بيايند.
2- ميتوانند به دنبال these، few، many و those بيايند.
3- ميتوانند به دنبال يک عدد (مثلاً two ،three و ...) بيايند.
مثال:
غير قابل شمارش |
قابل شمارش |
(not: ... a good work.) |
I have a good job. |
(not: ... Those foods.) |
Those meals were delicious. |
(not: ... two breads.) |
I bought two loaves. |
اسمهای غير قابل شمارش:
1- نميتوانند با حروف تعريف نامعين (a و an) بکار روند، بلکه بايد با some مورد استفاده قرار بگيرند.
2- ميتوانند به دنبال much و little بيايند.
3- به راحتی میتوانند به دنبال اصطلاحاتی از قبيل most of the، all of the، all the و half the بيايند.
مثال:
قابل شمارش |
غير قابل شمارش |
(not: ... made of trees.) |
It's made of wood. |
(not: ... too much vehicle.) |
There's too much traffic. |
(not: ... all the table.) |
I sold all the furniture. |
|
1- می تـوان بسيـاری از اسم های غير قابل شمارش را بـا استفـاده از بعضی کلمات و عبارات، به قابل شمارش تبديل کرد. از جمله میتوان به
2- لغت news مانند يک اسم جمع به نظر ميرسد، ولی در حقيقت يک اسم مفرد غير قابل شمارش است:
|
جمع
بيشتر اسمها قابل شمارش هستند و میتوانند به صورت جمع درآيند. معمولاً برای اينکه يک اسم مفرد به صورت جمع درآيد، يک -s به انتهای آن اضافه میکنيم:
cat, cats
face, faces
boy, boys
ولی آن دسته از اسامی که به ch، x، z، s يا sh ختم میشوند، -es میگيرند:
bus, buses
box, boxes
brush, brushes
watch, watches
در ضمن اسمهايی کـه به يک حرف بيصدا و y ختم میشوند، y را حذف کرده و به جای آن ies میگذاريم:
baby, babies
country, countries
fly, flies
try, tries
اسامی جمع بیقاعده
1- بعضی از اسمها را با تغيير حروف صدادار آنها، به حالت جمع در میآوريم:
مفرد |
→ |
جمع |
|
man |
→ |
men | مرد(ها) |
woman |
→ |
women | زن(ها) |
mouse |
→ |
mice | موش(ها) |
foot |
→ |
feet | پا(ها) |
tooth |
→ |
teeth | دندان(ها) |
goose |
→ |
geese | غاز(ها) |
2- بسياری از اسمهايی که به -f يا -fe ختم میشوند، هنگام جمع اين -f يا -fe به -ves تبديل میشود:
calf | → | calves |
گوساله(ها) |
half |
→ |
halves | نيمه(ها) |
knife |
→ |
knives | چاقو(ها) |
leaf |
→ |
leaves | برگ(ها) |
life |
→ |
lives | جان(ها) |
loaf |
→ |
loaves | قرص(های) نان |
shelf |
→ |
shelves | قفسه(ها) |
thief |
→ |
thieves | دزد(ها) |
wife |
→ |
wives | همسر(ها) |
wolf |
→ |
wolves | گرگ(ها) |
3- اسم بعضی از حيوانات در حالت جمع هيچ تغييری نمیکند:
deer آهو(ها)
sheep گوسفند(ها)
fish ماهی(ها)
و نيز آن دسته از اسامی مليتها که به -ese يا -ss ختم میشوند:
a Chinese |
يک چينی |
→ | two Chinese |
دو چينی |
one Swiss | يک سوييسی |
→ |
some Swiss | چند سوييسی |
همچنين آن دسته از اسامی که به اعداد و مقياسها اشاره ميکنند، هنگاميکه بعد از يک عدد و ... واقع میشوند:
two hundred
three dozen
4- بسياری از اسمهايی که ريشه خارجی دارند (مثلاً لاتين، فرانسه يا يونانی)، گاهی حالت جمع خود را حفظ میکنند:
cactus | → |
cacti/cactuses |
octopus |
→ |
octopi/octopuses |
syllabus |
→ |
syllabi/syllabuses |
alga |
→ |
algae |
larva |
→ |
larvae |
nebula |
→ |
nebulae |
index |
→ |
indices/indexes |
analysis |
→ |
analyses |
thesis |
→ |
theses |
phenomenon |
→ |
phenomena |
حالت ملكی
اسمها دارای يك حالت ملكی میباشند كه در آن به اسمهای مفرد (و نيز اسامی جمعی كه به s ختم نميشوند) 's و به اسامی جمع -' (يک آپاستروف) اضافه میشود:
-
my daughter's room اتاق دخترم
my daughters' room اتاق دخترهايم -
men's clothes لباسهای مردانه
-
your friend's new car ماشين جديد دوستتان
-
the boy's teacher معلم آن پسر
-
the students' hostel خوابگاه دانشجويان
حالت ملکی را اغلب به صورت ديگری هم میتوان بيان کرد: (قاعده: X's Y= the Y of X)
my daughters'room = the room of my daughters
the ship's side = the side of the ship
اما بهتر است آنجا که صحبت از انسان، گروههای انسانی (مانند دولتها، کميتهها، هيئتها و...)، کشورها، حيوانات و... به ميان میآيد از همان ساختار X's Y استفاده شود.
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
ضماير
ضمير کلمهای دستوری يا گرامری است که جانشين يک اسم يا عبارت اسمی میشود. ضميرها انواع مختلفی دارند که مهمترين آنها عبارتند از: ضماير فاعلی، مفعولی، ملکی، انعکاسی، اشارهای، نامعين، نسبی و سؤالی که از اين ميان ضماير فاعلی، مفعولی ملکی و انعکاسی جزو ضماير شخصی به حساب میآيند.
ضماير فاعلی
جمع |
مفرد |
|
we | I |
اول شخص |
you | you |
دوم شخص |
they |
he, she, it |
سوم شخص |
|
1- همه ضماير شخصی (فاعلی، مفعولی و...) به استثناء it در مورد انسان به کار گرفته میشوند. (they هم میتواند به انسان و هم به اشياء اشاره کند.) 2- ضمير I هميشه بصورت بزرگ نوشته میشود، حتی اگر در وسط يک جمله بکار گرفته شود:
|
ضماير مفعولی
فاعل | → | مفعول |
I |
→ |
me |
you |
→ |
you |
he |
→ |
him |
she |
→ |
her |
it |
→ |
it |
we |
→ |
us |
they |
→ |
them |
اگر چه اين ضماير را ضماير مفعولی میناميم، اما آنها به جز در جای مفعول در هر جای ديگری هم میتوانند قرار بگيرند، مثلاً بعد از فعل يا بعد از يک حرف اضافه:
-
Our teacher was angry with us. (معلممان از دست ما عصبانی بود.)
-
Give me a ring tomorrow. (فردا به من زنگ بزن.)
-
When he comes in, please tell him I phoned.
(هر وقت آمد، لطفاً به او بگوييد که من زنگ زدم.)
-
I'm older than you. (من از تو بزرگترم.)
-
'I'm hungry.' 'Me too.' («من گرسنهام.» «من هم همينطور.»)
|
هنگاميکه از ضماير شخصی به همراه and استفاده میکنيم، مؤدبانهتر اين است که ضماير I و we را بعد از اسامی و ضماير ديگر بکار ببريم: you and I, my father and I, them and us همچنين you را بايد قبل از اسامی و ضماير ديگر به کار برد: you and your wife, you and her |
ضماير ملكی و صفات ملكی
ضماير ملكی و صفات ملكی نشان میدهند که چه چيزی به چه کسی تعلق دارد.
(I) |
(you) |
(he) | (she) | (it) | (we) | (they) | |
صفات ملکی |
my | your | his | her | its | our | their |
ضماير ملکی |
mine | yours | his | hers | - | ours | theirs |
توجه داشته باشيد که صفات ملکی هميشه قبل از يک اسم میآيند (به همين دليل صفت ناميده میشوند) ولی ضمير ملکی جانشين صفت ملکی+اسم میشود و میتواند به تنهايی به عنوان فاعل، مفعول و ... قرار بگيرد (به همين دليل ضمير ناميده میشود).
چند مثال:
-
This is my book. (اين كتاب من است.)
This book is mine. (اين کتاب مال من است.) -
This is her purse. (اين کيف اوست.)
This is hers. (اين مال اوست.) -
Are those your pens? No, these are his. (ضمير ملکی)
ضماير انعکاسی
کلماتی که به -self و -selves ختم میشوند ضماير انعکاسی ناميده میشوند و عبارتند از:
|
|
توجه داشته باشيد که در ضماير انعکاسی عمل به فاعل جمله برمیگردد و در واقع مفعول همان فاعل است:
-
He cut himself. (خودش را زخمی کرد.)
-
You should be ashamed of yourself. (بايد از خودت خجالت بکشی.)
-
Help yourselves. (از خودتان پذيرايی کنيد. )
-
We blame ourselves. (ما خودمان را مقصر میدانيم.)
استفاده از ضماير انعکاسی برای تأکيد
از ضماير انعکاسی میتوان برای تأکيد روی يک اسم، ضمير يا عبارت اسمی استفاده کرد که در اين حالت بعد از آنها در جمله قرار میگيرند:
-
I can do it myself. (من خودم میتوانم اين کار را انجام دهم.)
-
We can repair the roof ourselves. (ما میتوانيم خودمان سقف را تعمير کنيم.)
-
The film itself wasn't very good but I liked the music.
(خود فيلم خيلی خوب نبود ولی از موسيقی آن خوشم آمد.)
ضماير ديگر
1- ضماير اشارهای، شامل: these، that، this و those.
مثال:
-
Is this your T-shirt?
2- ضماير نسبی، شامل: when ،whom ،whose ،who ،that ،which و where.
مثال:
-
The school that I went to is in the centre of the city.
3- ضماير پرسشی، شامل: when، where، why، what، who و whatever.
مثال:
-
What time is it?
4- ضماير دوطرفه، شامل each other و one another:
مثال:
-
They love each other.
5- ضماير نامعين، شامل none، nobody، nothing، someone، somebody، something، anyone، anybody، anything و no one:
مثال:
-
Nobody knew what to do.
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
زمانهای مربوط به آینده
در زبان انگليسی برای بيان زمان آينده از افعال و حالتهای مختلفی استفاده میشود که آنها را به ترتيب اهميت در زير میبينيد:
3. Present Progressive (حال استمراری)
4. will + be + verb-ing و فرمهاي ديگر
1- will + verb
از فعل کمکی will برای نشان دادن آينده در جهتهای زير استفاده میشود:
الف- پيشبينی: برای توصيف چيزی که میدانيم، يا انتظار داريم که اتفاق بيفتد:
-
It will be rainy tomorrow.
(فردا هوا بارانی خواهد بود)
-
You will be sick if you eat all those sweets.
(اگر همه آن شيرينیها را بخوری مريض میشوی)
ب- بيان تصميمی كه درست در همان لحظه گرفته شده است:
-
I will answer the phone.
(من تلفن را جواب میدهم)
-
I'll see you tomorrow. bye!
(فردا میبينمت.خداحافظ)
2- be + going to + verb
الف- از اين ساختار برای بيان برنامهها و تصميماتی که از قبل گرفته شدهاند، استفاده میشود:
-
We're going to paint this room blue.
(ما میخواهيم اين اتاق را آبی بزنيم)
-
I'm going to be a doctor.
(میخواهم يک دکتر بشوم)
ب- همچنين از اين ساختار میتوان برای بيان يک پيشگويی، مخصوصاً وقتی که براساس مدرکی در زمان حال باشد، استفاده نمود.
-
She's going to have a baby. (Because she's pregnant)
(او قرار است كه يك بچه بدنيا بياورد)
-
It's going to rain. (It's cloudy)
(میخواهد باران ببارد)
بعضی اوقات تفاوتی بين will و be going to برای يك پيشبينی وجود ندارد.
|
برای بيان تصميمی که از قبل گرفته شده است از ساختار be going to و بيان تصميمی که درست در همان لحظه گرفته شده است از will استفاده میکنيم. |
3- حال استمراری (Present Progressive)
از حال استمراری برای بيان يک برنامه يا يک قرار بين افراد در آينده استفاده میشود و معمولاً به آينده نزديک اشاره دارد:
-
I'm meeting my friend this evening.
(امروز بعدازظهر دوستم را ملاقات میکنم)
-
They are driving to Scotland at the weekend.
(آنها آخر هفته به اسکاتلند میروند)
گاهی اوقات تفاوتی نمیکند که برای بيان يک برنامه يا قرار از حال استمراری و يا از ساختار be going to استفاده شود، به عنوان مثال:
-
We're going to see a play tonight.
or:We're seeing a play tonight.
4- راههای ديگر بيان آينده
راههای ديگری نيز برای صحبت درباره آينده وجود دارد، به عنوان مثال:
a) Will + be + verb-ing
-
Next week I'll be talking about how to use a microscope.
(هفته آينده درباره نحوه استفاده از ميکروسکوپ صحبت خواهم کرد)
b) Be + to + verb
-
Iranian president is to visit Russia.
(رئيس جمهور ايران از روسيه بازديد میکند)
c) Be + about + to + verb
The mayor is about to announce the result of election.
(شهردار به زودی نتايج انتخابات را اعلام خواهد کرد
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
حرف تعریف معین یا معرفه
حرف تعريف معين شامل the میباشد که همواره پيش از اسامی مفرد و جمع، يا پيش از اسامی قابل شمارش و غيرقابل شمارش به يک صورت بکار میرود. در جدول زير به تفاوت بين the و a دقت کنيد:
غير قابل شمارش |
قابل شمارش جمع |
قابل شمارش مفرد |
|
the water |
the cats |
the cat |
معين |
water |
cats |
a cat |
نامعين |
موارد کاربرد حرف تعريف معين (the)
1- وقتی که قبلاً به چيزی اشاره کرده باشيم:
-
We saw a strange bird at the zoo. The bird was blue!
(پرنده عجيبی در باغ وحش ديديم. آن پرنده آبی بود!)
2- وقتی كه هم گوينده و هم شنونده میدانند که درباره چه صحبت میشود، حتی اگر قبلاً به آن اشارهای نشده باشد:
-
'Where's the dog? 'It's in the garden.'
(سگ (يا سگه) کجاست؟ در باغچه است.)
3- وقتی که به چيزهايی اشاره میکنيم که میدانيم تنها يکی از آن وجود دارد:
the Sun, the Earth, the Moon, the sky, the stars, the sea, the South Pole
4- قبل از اسمی که به واسطه کلماتی که بعد از آن میآيند شناخته میشود:
|
5- قبل از صفات عالي، اعداد ترتيبی، only و same:
the highest mountain, the first time, the last chapter, the same colour,
the only child
6- همراه با صفات برای اشاره به يک گروه يا طبقه از مردم:
the young (جوانان) the old (پيران) the poor (فقرا) the unemployed (بيکاران)
the English(انگليسيها) the Japanese (ژاپنيها)
|
تنها برخی از اسامی ملتها دارای يک صفت مانند English و Spanish هستند. برای بقيه ملتها از يک اسم که به -s ختم میشود، استفاده میکنيم، مانند the Indians و the Iranians. |
7- به همراه برخی از اسامی جغرافيايی مانند رشته کوهها، مجمعالجزايرها، درياها، اوقيانوسها، رودخانهها و ...:
theAndes |
رشته کوههای آند |
|
the Indian Ocean | اوقيانوس هند | |
the Persian Gulf | خليج فارس | |
the Canary Islands | جزاير قناری | |
theRed Sea |
دريای سرخ |
|
the Suez Canal | کانال سوئز | |
the(River) Thames | رودخانه تامز | |
theSahara (Desert) | صحرای آفريقا |
حذف حرف تعريف معين (the)
در موارد زير حرف تعريف the مورد استفاده قرار نمیگيرد:
1- به همراه اسم افراد:
Ann, James, Brian Jackson
ولی آنجا که اسامی افراد بصورت جمع میآيد از the استفاده میکنيم:
the Johnson's خانواده جانسون, the Smiths خانواده اسميت
2- قبل از اسم مکانها، البته به جز مواردی که در بالا به آنها اشاره شد. به عنوان مثال:
Asia, Africa, Europe, North America |
قارهها |
Brazil, Japan, Pakistan |
کشورها |
Sicily, Bermuda, Kish |
جزيرهها |
London, Tehran, Cairo |
شهرها |
Everest, Alborz, Kilimanjaro |
کوهها |
|
تنها در مورد اسم کشورهايی که مفرد باشند the حذف میشود. پيش از اسم کشورهايی که حالت جمع دارند از the استفاده میکنيم: the United States, the Netherlands, the United Arab Emirates همچنين اگر بخواهيم در اسامی کشورها از کلماتی از قبيل Republic، Kingdom و غيره استفاده کنيم باز هم بايد the را بکار ببريم: the Czech Republic, the United Kingdom |
3- به همراه اسم زبانها:
Farsi, English, French, Arabic
4- به همراه اسم وعدههای غذايی مانند صبحانه و ...:
breakfast, dinner, lunch
5- در مورد جاهايی مانند bed، sea، work، prison، court، hospital، church، school و ... اگر منظور ما کلی باشد، در اينصورت از the استفاده نمیشود:
-
I go to school by bus.
من با اتوبوس به مدرسه میروم. («مدرسه» به طور کلی و نه يک مدرسه خاص)
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
حرف تعريف نامعين یا نکره (Indefinite article)
حرف تعريف نامعين شامل a و an میباشد.
حرف تعريف a قبل از يك حرف بیصدا بکار میرود:
a car, a man, a bus, a house
حرف تعريف an قبل از يک حرف صدادار (a,e,i,o,u) بکار میرود:
an apple, an actor, an animal, an old man
|
1- در کلماتی مانند honest، hour، honour و ... حرف h تلفظ نمیشود (غير ملفوظ)، بنابراين همراه با آنها حرف تعريف an مورد استفاده قرار میگيرد: an hour, an honourable man 2- كلماتی مانند useful، unit، university، union،Europeanو ... با اينکه با حروف صدادار شروع میشوند، ولی حرف اوليه آنها مانند «you» تلفظ میشود. بنابراين آنها با حرف تعريف a مورد استفاده قرار میگيرند: a university, a useful book a يا an تنها قبل از اسامی مفرد قابل شمارش میآيند: a book, a happy boy, a famous actor برای اسامی جمع، بجای a يا an، يا از some استفاده میکنيم و يا اصلاً هيچ کلمهای را بکار نمیبريم:
|
موارد کاربرد حروف تعريف نامعين (a يا an)
1- هنگاميکه برای اولين بار به کسی يا چيزی اشاره میکنيم از a يا an استفاده میکنيم. اما وقتی که به همان چيز دوباره اشاره میشود، بايد از the استفاده کرد:
-
I bought a new shirt yesterday. But my wife thinks the shirt doesn't fit me.
(ديروز يک پيراهن نو خريدم. ولی همسرم فکر میکند که آن پيراهن اندازه من نيست.)
-
Once I had a really big dog. But the dog wasn't very useful, so I gave the dog to a friend.
(زمانی يک سگ خيلی بزرگ داشتم. اما آن سگ خيلی مفيد نبود، برای همين سگ را به يک دوست دادم.ا)
2- وقتی كه به يك چيز مفرد اشاره میشود از a يا an استفاده میکنيم. در اين حالت همان معنی one يا «يک» را میدهد (در مقايسه با three، two و ...):
-
I'd like an apple and two oranges.
-
Yesterday I bought three pencils and a notebook.
3- در اصطلاحات عددی خاص:
a half |
يک دوم |
|
a third | يک سوم | |
an eighth | يک هشتم | |
a couple | يک جفت | |
a dozen | يک دوجين | |
a hundred | صدتا | |
a thousand | هزارتا | |
a million | يک ميليون |
4- هنگام اشاره به يک عنصر خاص از يک گروه يا طبقه:
الف. همراه با اسامی شغلها:
-
She's a doctor.
-
My father is a teacher.
-
Are you an engineer?
ب. همراه با مليتها و مذاهب:
-
I'm an Iranian.
-
You are a Chinese.
-
She is a Catholic.
5- همراه با کلمات و اصطلاحات مربوط به مقدار و کميت:
a few (of) | a lot (of) |
a little (of) | a (great) deal (of) |
a bit (of) | a number (of) |
6- همراه با اسامی مفرد قابل شمارش و پيش از کلمات what و such:
-
What a beautiful day! (چه روز زيبايی!)
-
What a strange friend you have! (عجب دوست عجيبی داری!)
-
Such a pity! (چه حيف شد!)
|
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
زمان گذشته استمراری
ساختار
جملات پرسشی:
|
جملات مثبت و منفی:
|
کاربرد
از زمان گذشته استمراری بيشتر برای بيان کارهايی استفاده میشود که در گذشته اتفاق افتاده و مدتی ادامه داشتهاند ولی حدود زمانی آنها به طور دقيق مشخص يا مهم نيست.
در اغلب موارد گذشته استمراری همراه با گذشته ساده بکار میرود. در چنين حالتی، گذشته استمراری بر کارها و فعاليتهای طولانیتر (در پسزمينه) دلالت میکند، در حالی که گذشته ساده بر کارها و فعاليتهايی دلالت میکند که در ميانه کارهای طولانیتر واقع شدهاند.
بطور کلی «گذشته استمراری» در موارد زير بکار میرود:
1- برای بيان کاری که قبل از زمان خاصی در گذشته آغاز شده و احتمالاً پس از آن نيز ادامه داشته است:
-
'What were you doing at 6.00?' 'I was having breakfast.'
(.ساعت 6 چکار میکرديد؟ داشتم صبحانه میخوردم)
2- برای بیان کار يا فعاليتی در گذشته که به وسيله چيزی قطع شده باشد:
-
The phone rang when I was watching TV.
(.وقتی داشتم تلويزيون تماشا میکردم، تلفن زنگ زد) -
While I was driving home, my car broke down.
(.هنگاميکه داشتم به خانه بر میگشتم، ماشينم خراب شد)
3- برای بيان کار يا فعاليتی به پايان نرسيده در زمان گذشته (در مقايسه با گذشته ساده که کارهای کامل شده را بيان میکند):
-
I was reading a book during the flight. (I didn't finish it)
-
but: I read a book during the flight. (I finished it)
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
زمان گذشته ساده
ساختار
(last week) (yesterday) |
worked |
I, we, you, he, she, ... |
played |
||
heard |
|
|
کاربرد
گذشته ساده در موارد زير کاربرد دارد:
1- برای بيان کاری که در گذشته و زمان مشخصی به پايان رسيده است:
-
We met last week.
-
He left yesterday.
2- برای بیان کارهايی که پشت سرهم در يک ماجرا يا داستان میآيند:
-
I walked into my room and sat down. Suddenly I heard a noise coming from outside. I got up and went towards the window...
3- برای بيان عادت يا شرايطی در گذشته:
-
When he was a child, they lived in a cottage in the jungle.
-
Every day he walked in the jungle to....
نکاتی در مورد هجی (verb + ed)
1- هنگاميکه فعلی به e ختم میشود، فقط d اضافه میکنيم:
loved, hated, used
2- افعال يک هجايی (يک بخشی) که به ترتيب شامل يک حرف صدادار و يک حرف بیصدا میباشند، حرف بیصدای آخر تکرار میشود:
stopped, planned, robbed
ولی اگر دو حرف صدادار وجود داشته باشد، حرف بیصدای آخر تکرار نمیشود:
looked, cooked, seated
اگر حرف بیصدای آخر y يا w باشد نيز تکرار نمیشود:
played, rowed, showed
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
زمان حال استمراری
ساختار
coming doing going taking |
'm am |
I |
're are |
you we they |
|
's is |
he she it |
کاربرد
1- براي بيان عملی که هماکنون جريان دارد:
-
She is watching the TV.
-
He is working at the moment.
2- برای بيان عملی يا موقعيتی که در حال حاضر در حال وقوع ميباشد، اما الزاماً در همين زمان صحبت کردن در حال رخ دادن نيست:
-
I'm reading an exciting book.
-
He is learning Arabic.
(توجه داشته باشيد که مثلاً در جمله اول، شخص گوينده ممکن است در همين لحظه مشغول مطالعه کتاب باشد و يا اينکه ممکن است منظورش اين باشد که مدتی است مشغول مطالعه کتاب است ولی هنوز تمام نشده است.)
3- برای بيان قراری تعيين شده در آينده:
-
I am meeting him at the park.
4- برای بيان كار يا شرايطی موقتی:
-
I'm living in a small flat now, but I'm trying to find a better one.
در حال حاضر در يک آپارتمان کوچک زندگی میکنم، اما دارم سعی میکنم يک بهترش را پيدا کنم
نكاتی در مورد هجی (افعال ing دار)
1- افعالی که به يک e ختم میشوند، آن e حذف میشود:
come, coming take, taking write, writing
ولی در مورد افعالی که به ee ختم میشوند، اين قاعده صدق نمیکند:
agree, agreeing see, seeing
2- در افعال يک بخشی (يک هجايی) که دارای يک حرف صدادار و يک حرف بیصدا میباشند، حرف بیصدای آخر تکرار میشود:
running, stopping, getting
ولی چنانچه حرف بیصدای آخر y يا w باشد، تکرار نمیشود:
showing, enjoying
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها:
زمان حال ساده
ساختار
|
|
کاربرد
زمان حال ساده يکی از متداولترين زمانها در زبان انگليسی ميباشد که برای مقاصد زير مورد استفاده قرار ميگيرد:
1- برای بيان عملی که هميشه تکرار میشود، مانند يک عادت يا رسم:
|
2- برای بیان حقیقتی که همیشه یا معمولاً درست است:
-
The Earth orbits the Sun.
-
I come from Iran.
-
Some animals migrate in winter.
(بعضی از حيوانات در زمستان مهاجرت ميکنند.)
3- برای بيان حقيقتی که برای مدتی (طولانی) دوام داشته باشد:
-
I work in a shop.
-
She lives in a small cottage.
|
زمان حال ساده اغلب با قيدهای تکرار مورد استفاده قرار ميگيرند. مهمترين قيدهای تکرار (frequency adverbs) عبارتند از: never rarely sometimes often usually always
|
نکاتی در مورد هجی (verb + s)
1- افعالی که به x, ch, sh, ss و o ختم میشوند، به جای es ، s میگيرند:
kisses, washes, watches, does, boxes
2- افعالی که به y ختم میشوند و قبل از آن حرف بیصدايی بيايد، y به ies تبديل میشود:
try, tries hurry, hurries fly, flies
ولی آن دسته از افعالی که به y ختم میشوند و قبل از آن يک حرف صدادار وجود دارد، تنها يک s میگيرند:
plays, buys, enjoys
موضوعات مرتبط: آموزش گرامر انگلیسی ، ،
برچسبها: